20 دی 1393
نگاهی به آینده : نقد و بررسی Gear VR از سامسونگ
بالاخره روزی میرسد که همه یک هدست واقعیت مجازی میخریم و به خانههایمان میبریم. این روز همین الان فرا رسیده است. هدستی که قرار است بخریم نه 10 هزار دلار قیمت دارد و نه با برچسب « صرفا برای توسعهدهنده» معرفی شده است. سامسونگ اولین شرکتی است که رسما هدست واقعیت مجازی را که مجهز به نرمافزارهای فیسبوکی تیم اوکولوس هستند وارد بازار میکند. این خبر خود به تنهایی هیجانانگیز است و بدان معنی است که به عصر جدیدی نزدیک میشویم که در آن رسانههای نوین در حال ظهورند. هدستهای واقعیت مجازیِ بیسیم برای مصرف کنندگان معمولی! در خانه من و شما! اکنون!
Gear VR سامسونگ همزمان یک شاهکار حیرتانگیز و چشماندازی رو به آینده نزدیک است؛ قرار است بهتر از هر دستگاه دیگر، واقعیت مجازی را به یک تجربه واقعی تبدیل کند و رویای بسیاری از ما را کاملا محقق سازد.
مزایا: قابلیت دسترسی باورنکردنی، سبک، راحت، جذاب، تصاویری بس چشمگیر
معایب: قابلیتهای محدود، کتابخانه نرم افزاری بسیار محدودتر، نیاز به گوشی Note 4 که قیمت دستگاه را زیاد میکند
خلاصه
هدستهای واقعیت مجازی اوکولوس و گیِر ویآر اولین چشمه از فناوری بالقوه دنیای آینده هستند. این هدستها سبک، راحت و مهمتر از همه دسترسپذیر هستند. Gear VR قابل استفادهترین هدستی است که تا کنون دیدهایم و بالاخره قرار است پس از سالها به بازار بیاید. در همین حال، یک نسخه محدود از نظر نرمافزاری و عملکردی موجب شده تا نام « نسخه نوآور» Innovator Edition را برای این مدل در نظر بگیرند چرا که این مدل فعلا برای علاقهمندان و دوستداران واقعیت مجازی بوده و نسخه اصلی محسوب نمیشود. دستکم فعلا که اینطور است.
اگر به دنبال توصیههایی برای خرید یا عدم خرید یک هدست 200 دلاری به همراه گلکسی نوت 4 با 700 دلار هزینه هستید، این نقد و بررسی به دردتان نمیخورد. صادقانه بگویم، این مقدار پول برای تجربه واقعیت مجازی زیاد است و به شخصه به کسی توصیه خرید آن را نمیکنم. اجازه دهید صادقتر باشم: آنهایی که پولشان را صرف خرید Gear VR کنند افراد شوریدهای مثل خود من هستند!
شرکت سامسونگ عامدانه اولین نسخه، یعنی «نسخه نوآور» را تولید کرده است و برای اینکار دلیل خوبی هم دارد: این مدل بیشتر یک دمو محسوب میشود به جای اینکه محصولی مصرفی باشد. در حوزه بازی، فروشگاه نرمافزار فقط چند دوجین «تجربه» به شما اعطا میکند؛ دیگر بازیها همگی دمویی بیش نیستند. روشنتر بگویم، Gear VR هنوز یک محصول مصرفی کامل نیست. Gear VR یک بالون آزمایشی از سوی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی است. نیک دیکارلو (Nick DiCarlo) مدیر واحد محصولات جانبی سامسونگ هفته گذشته درباره اهداف سامسونگ از تولید Gear VR به من گفت: « سنجه موفقیت این محصول آنست که افرادی که آن را خریدهاند از عملکرد آن راضی باشند و صد درصد آنها به فکر بازگرداندن آن نیفتند. ماجرا به همین سادگی است. اگر کسی محصول را بخرد از آن خوشش بیاید و برای دوستانش تعریف کند که عالیست! اگر آن را برایمان پس بیاورند و همه بگویند : خیلی خوب کار نمیکند؛ زیاد توجهام را جلب نکرد؛ افتضاح است! پس راه زیادی برای بهبود آن در پیش داریم. ما فکر میکنیم که فرمول کار درست بوده است، اما ایده اصلی ما در آینده بهبود VR خواهد بود. به اصطلاح به قول جان کارماک (John Carmack) به دنبال «اثبات وجود» آن هستیم. VR وجود دارد! خدارا شکر که بالاخره چنین محصولی وجود دارد! ما فکر میکنیم مردم واقعا از آن خوششان بیاید، اما در عین حال به این نکته واقفیم که راه زیادی تا بهتر کردن آن در پیش داریم و اینکار را انجام خواهیم داد».
VR قرار نیست در فروشگاههای محلی شما به فروش برسد و این هم دلیل خوبی دارد. سامسونگ عامدانه نگذاشت واحدهای نقد و بررسی Gear VR را قبل از فروش مشاهده کنند؛ هدف از اینکار نه دفن بررسیهای دستگاه و بلکه دلسرد کردن آنها بود. ایده سامسونگ اینست که افرادی Gear VR را بخرند آن را به دوستان خود توصیه کنند تا یک بازار واقعیت مجازی ایجاد شود و شرکتهایی مثل سامسونگ از آن سود ببرند. در فروشگاههای مختلف پیکربندیهای Gear VR وجود دارند، لیکن سامسونگ میخواهد توزیع محصولش را به مبلغان واگذار کند. اما خرید آن برای عموم ممکن است.
آشنایی با واقعیت مجازی از طریق Gear VR
برای افراد عادی
اول از همه باید یک گلکسی نوت 4 داشته باشید. در ثانی باید اطمینان حاصل کنید آخرین سیستمعامل روی آن نصب شده باشد. سوم اینکه، باید کارت میکرو اس دی 16 گیگابایتی همراه با Gear VR را به گوشی متصل کنید. گوشی به عنوان بستری برای تجارب مجازی عمل کرده و به مثابه صفحهنمایش Gear VR عمل میکند. هیچ پیکربندی خاصی نیاز نیست؛ بعد از اینکه محافظ پلاستیکی دستگاه را بیرون آوردید، کافیست گلکسی نوتتان را در بخش جلویی دستگاه متصل کنید. برای اینکار پوشش پلاستیکی تیرهرنگ جلوی دستگاه را بردارید تا محل قرارگیری گوشی را ببینید. در سمت چپ دستگاه یک پورت میکرو یواسبی قرار دارد که میتوان نوت 4 را به داخل متصل کرد. در سمت راست هم یک ضامن منعطف برای محافظت از گوشی تعبیه کردهاند. این ضامن به اندازه کافی منعطف نیست، اما به اندازه قابل توجهی بهتر از دیگر VRهایی است که من دیدهام.
وقتی گوشی را در شکاف مخصوص قرار دادید، صدای جرینگی از اسپیکر گوشی شنیده میشود که به معنی آماده به کار بودن هدست است. وقتی هدست را در موقعیت دلخواهتان قرار دادید، دستورالعملهای ابتدایی بیرون آوردن گوشی و نصب نرمافزار هستند. خوشبختانه فرآیند نصب سریع است: در حقیقت شما در حال دانلود نیازهای اولیه سیستمعامل مثل Oculus Home و یا پخشکننده ویدئوی Gear VR Video هستید. پس از تکمیل فرآیند نصب، نوبت به قرار دادن هدست به همراه گوشی بر روی سر فرا میرسد که با بند منعطف دستگاه قابل تنظیم است. وقتی دستگاه را روی سر خود گذاشتید، سنسور ورودی حضور نزدیک شما را تشخیص داده و منوی اصلی بارگذاری میشود. به همین سادگی! اکنون وارد دنیای مجازی شدهاید!
اگر میخواهید چندوچون استفاده از دستگاه را در یک راهنمای سریع بخوانید، سامسونگ آن را از قبل برایتان آماده کرده است. خلاصه کار با دستگاه : کشیدن انگشت بر روی صفحهلمسی واقع در سمت راست هدست، شما را به منوی بعدی میبرد. لمس صفحهلمسی برنامه جاری ( برنامهای که در حال نگاه کردن به آن هستید) را برایتان باز میکند ( همچنین میتوان با اینکار فیلمها یا بازیها را متوقف کرد)؛ یک دکمه « back» برای بازگشت به منوی قبل و یا کنسل کردن اقدام به کار میرود که اگر آن را بیشتر نگه دارید به زیرمنوی برنامهها و بازیها دسترسی پیدا خواهید کرد. تبریک میگویم: شما اکنون تمامی اصول کار Gear VR را میدانید. جدی میگویم!
شما باید از یک کنترلر بلوتوث برای اتصال نوت 4 به دستگاه استفاده کنید ( یا قبل از اتصال هدست یا در حین کار با آن)؛ صفحهاصلی اوکولوس را میتوان توسط دسته کنترلی و آنالوگ سمت چپ پیمایش کرد. با این اوصاف، اشاره سر به محتوا و لمس صفحه، شبیه ویزاردهای ساده خواهد شد.
آیا مراحل نصب و باز کردن هدست و گوشی کار پیچیدهای به نظر میرسد؟ مسلما. آیا دشوار و گیجکننده بود؟ خیر! در حقیقت، پیکربندی دستگاه سادهتر از کار با گلکسی نوت 4 است چرا که منوهای سادهتری دارد و کار با آن راحتتر است. خواه اوکولوس، خواه سامسونگ یا ترکیبی از این دو، Gear VR خوشبختانه کاربران را به راحتی با دنیای واقعیت مجازی از ابتدا تا انتها آشنا میکند. هرچند دستگاه کمی دستخالی به نظر میرسد در این امر عمدی در کار بوده چرا که هدف از تولید آن صرفا دسترسپذیری آسان بوده است.
برای شیفتگان واقعیت مجازی
Gear VR بدون نوت 4
در تاریخ تولید هدستهای واقعیت مجازی هیچگاه محصولی با این پیکربندی ساده عرضه نشده است. به شرط آنکه سیستمعامل نوت 4 به روز باشد، تنها کاری که باید انجام داد قرار دادن هدست روی سر و دنبال کردن دستوالعملها ( دستورهای فوق ) است. Gear VR یک کیت توسعه نیست و به همین جهت نیازی به صرف زمان برای به روز رسانی سیستمعامل، کالیبراسیون دوربین یا بررسی تنظیمات رزولشن نداریم. در تجربه شخصی من - که شامل به روز رسانی سیستمعامل نوت 4 نیز بود- کل فرآیند پیکربندی 15 دقیقه طول کشید که این مدت شامل دانلود و نصب سیستمعامل و نرمافزارهای هدست میشد.
Gear VR متصل به هدفون و دسته بازی
شاید دلتان بخواهد برای برخی از بازیها از دسته استفاده کنید. برای انجام اینکار کافیست دسته را با نوت 4 جفت کرده و بازی را آغاز کنید. شاید بخواهید برای تجربه حداکثری از دستگاه و غوطهوری در واقعیت مجازی از هدفون استفاده کنید. در اینصورت کافیست هدفونتان را به جک یک هشتم اینچی متصل نمایید. و بله البته قادرید پوشش لاستیکی شفاف Gear VR را که انتخابی زیباشناسانه است کنار بزنید، هرچند گاهی حین استفاده مزاحمتان میشود. این پوشش هدست را زیباتر کرده، اما آیا هنگام استفاده از آن کسی توجهی هم به ظاهر خود میکند؟ هیچکس در برابر آنچه من Headset Hair مینامم ایمن نیست!
زندگی در واقعیت مجازی
برای افراد عادی
قابلیتهای هدستهای واقعیت مجازی مثل ساعتهای هوشمند به اندازهای نیست که بتوان آنها را با دستگاههای دیگر به ویژه گوشی جایگزین کرد. هنگامی که Gear VR روی سر شما باشد، هرچند در صفحهنمایش هشدارها را میبینید اما قادر به جواب دادن به تماس، پیامک یا ایمیل دوستان نیستید. این مورد دیگر آزاری نامقبول است: یک آیکن سبز رنگ با اطلاعاتی درباره تماسگیرنده در صفحه ظاهر میشود بدون اینکه بتوان درباره آن کاری کرد. تنها کار ممکن رد تماس با فشردن صفحه لمسی و یا بیرون آوردن گوشی برای جواب دادن به تماس است.
پدلمسی Gear VR
به شدت تحت تاثیر کسی قرار میگیرم که بتواند با بیرون آوردن به موقع گوشی و بدون معطل نگه داشتن تماسگیرنده به او جواب بدهد. این مورد یکی از همان دلایلی است که دستگاه را «نسخه نوآور» نامیدهاند. از این منظر Gear VR به راحتی با زندگی روزمره شما مطابق نمیشود. Gear VR هنوز دستگاهی است که مثل دوربین یا کنسول بازی برای کاربردی خاص ساخته شده و نمیتواند جایگزینی برای هیچیک از دستگاههای دیگر باشد.
البته زیربنای قابلیتهای دستگاه در آن گنجانده شدهاند و اینکه بتوان تماس، پیام متنی یا ایمیلی را به شکل هشدار دید آغاز مسیر آینده است. در واقع در این ویژگی طعمی از آینده را میچشیم؛ آیندهای که فیالمثل حین قدم زدن در شهر مجازی روم یا نشستن در یک تئاتر مجازی 4K مجبوریم از واقعیت مجازی بیرون بیاییم و به تماس دوستی پاسخ بدهیم و یا لینک مضحکی که در یوتیوب برایمان فرستادهاند را ببینیم. نرمافزارهایی مثل VR Gallery یا Oculus Cinema سنگبنای آیندهای هستند که در آنها میتوان عکسهای تعطیلات را در یک فضای گالری مجازی دید یا در یک محیط سینمایی به تماشای فیلمهای خانوادگی نشست.
توصیف لحظه خوشایندی که ویدئویی 10 ثانیهای از گربهام را در سینمای مجازی دیدم برایم ناممکن است. یک لمس کوچک در این دستگاه در کمتر از یک دقیقه تجربهای حیرتانگیز به من داد.
حداقل در این یک مورد نمیتوانم روشنتر توضیح بدهم: واقعیت مجازی میمیرد و زنده میشود تا روزی بتواند به دنیای عادی ما وارد شود. اگر این فناوری صرفا بر تجربه غوطهوری در دنیای مجازی متمرکز باشد احتمالا به جای آنکه بتواند با امور عادی زندگی مطابق شود صرفا یک فناوری بدیع خواهد ماند. اموری مثل فیلمها یا عکسهای خانوادگی از دلایل اصلی رشد گوشیهای هوشمند بودهاند. واقعیت مجازی این امور را یک گام فراتر برده و Gear VR هم هر چند نه به اندازه کافی، اما گامی رو به جلو است.
در آیندهای نزدیک تجربه Oculus 360 Photos و Oculus 360 Videos - به ویژه دومی- فوقالعاده جذاب و فریبنده خواهند بود. شاید فکر کنید نگاه کردن به یک عکس از زوایای مختلف چندان هم جذاب نیست اما من به شما توصیه میکنم چنین تجربهای را کسب کنید و بعد نظرتان را بگویید. این تاثیر با نرمافزار 360 video player دو چندان خواهد شد: تور ایسلندی در نمای یک هلیکوپتر وجود دارد که از هر جهت که در آن نگاه کنید گویی واقعا در سفر هستید و این چشماندازی فوقالعاده و باورنکردنی است.
وعدههای گردشگری واقعیت مجازی فوقالعاده هستند؛ حس دیدن مناظر از یک صخره بلند و یا مواجهه با یک آبشار عظیم، واقعا تجربهای بینظیر است. با این تجارب تقریبا میتوان رطوبت هوا، نسیم خنک ابرها در هلیکوپتری مجازی را حس کرد. این تجربهای بینظیر و قریب به واقع است. سامسونگ طعم این تجربه را برای اولین باری که از Gear VR استفاده میکنید به شما خواهد چشاند.
این تجربه برای برخی منجر به ادراکپریشی حرکتی میشود. من به شخصه مشکلی بعد از استفاده نداشتم، اما به یکی از همکارانم که از برنامه 360 video هدست استفاده کرده بود احساس تهوع دست داد. افراد مختلف به واقعیت مجازی پاسخهای مختلف میدهند و برخی راحتتر از بقیه دچار اثرات حرکتی خواهند شد. اگر حین استفاده از این هدستها حالت بیماری به شما دست داد، راهحل سادهای دارید : هدست را بردارید و چند ثانیهای استراحت کنید.
برای شیفتگان واقعیت مجازی
خبر خوب برای شیفتگان واقعیت مجازی اینکه، تمامی برنامههای فروشگاه Gear VR رایگان هستند و دانلود/نصب و نگهداری نرمافزارها به سادگی کار با آنها در گوشی است. البته قرار است یک فروشگاه پولی هم در اوایل 2015 راهاندازی شود، لیکن فعلا یک دوجین برنامه رایگان در این فروشگاه قابل دانلود هستند. برخی برنامههای تعاملی و قابل توجه عبارتند از نسخهای نمایشی از اقیانوس آرام، دمویی از Pacific Rim و Avengers. دیگر محتوای فروشگاه را بازیهای دمو تشکیل میدهند و برخی از آنها تجربه آینده بازیها را برایتان تداعی خواهند کرد.
ورود و خروج از نرمافزارها به اندازه گوشی یا حتی کنسول بازی خیلی هم ساده نیست. چنانچه برنامهای را در Gear VR باز کنید تا زمانی که از آن خارج شوید، هیچ کار دیگری از شما بر نمیآید. Gear VR قابلیت چندوظیفهای جزئی مثل نمایش هشدارها در پسزمینه صفحه را دارد. شما نمیتوانید به سرعت از یک برنامه به دیگری جهش کنید بدون آنکه آن را از ابتدا باز نمایید. خوشبختانه، برنامهها سریع بارگذاری میشوند و کمتر اتفاق افتاد که من منتظر باز شدن برنامهای بمانم.
اگر قرار باشد هدستهای واقعیت مجازی به زندگی عادی بیایند یک معضل عمده دیگر وجود دارد؛ برای مثال اگر قرار باشد نتفلیکس با هر بار باز کردن توییتر ریاستارت شود با یک مشکل بزرگ مواجهیم. با اینکه تمرکز برنامههایی مثل Oculus Cinema بر رسانههای خاص میباشد این سناریویی است که دیر یا زود آن را در دستگاهها خواهیم دید.
دراز کشیدن و تماشای یک فیلم در سینمایی مجازی تجربهای فوقالعاده است و موردی است که فکر میکنم دیگران را هم به وجد میآورد. این تجربه به طرزی چشمگیر بهتر از تجربه تماشای فیلم با گوشی است. کارگردان مشهور، دیوید لینچ در ویدئویی این تجربه را به خوبی توصیف کرده است. من فکر میکنم لینچ هم با من هم عقیده است که سینمای اوکولوس، بهبودی چشمگیر در مقایسه با تماشای فیلم روی گوشی دارد. و بیشتر از آن، این سینماهای مجازی جایگزینهای بهتری برای تلویزیونهای خانگی هستند، مگر اینکه یک سینمای خانگی داشته باشید. شاید اینطور باشد، اما نه برای خیلی از مردم. این قابلیت موجب شده تا من برای ورود یوتیوب، نتفلیکس، هولو و دیگر برنامههای ویدئویی در هدستها ثانیهشماری کنم.
رابط کاربری، عمر باتری و گام برداشتن در دنیای واقعی
سیستمعامل Gear VR مثل دیگر جنبههای این دستگاه نسبتا محدود است. یک بخش «فروشگاه» وجود دارد که شبیه «کتابخانه» است و به همراه یک صفحه «خانه» که این مورد هم باز به دو مورد دیگر شباهت دارد کل سیستمعامل را تشکیل میدهند. در واقع صفحه فروشگاه بینقص نیست؛ هیچیک از بازیهایی که در تصاویر میبینید قابل دسترسی نیستند و فروشگاه یک فضای کاری بیهوده دارد. هیچ راهی برای گرفتن تصاویر از صفحه وجود ندارد و سامسونگ / اوکولوس فکری به حال تصاویر نکردهاند، شاید بهترین نکته دستگاه کلمات و نماهایی است که در تصاویر میبینید. این راه حلی ایدهآل نیست و گزینه سوئیچ بین برنامههای سامسونگ و اوکولوس هم تنها فیلتر خوب در صفحه فروشگاه محسوب میشود.
کتابخانه هم شباهت زیادی با فروشگاه دارد با این تفاوت که میتوانید آن را از برنامههای نصب شده کاملا فیلتر کنید. در هر دو بخش فروشگاه و کتابخانه، هر برنامه صفحهای مخصوص به همراه اطلاعات اضافی، بخش به روز رسانی، تصاویر بیشتر و گاهی ویدئو دارد. صفحه برنامهها شبیه به صفحه برنامههایی که تاکنون در گوشی یا کنسول بازی دیدهایم است با یک تفاوت عمده : امتیاز «راحتی». در اینجا شما میتوانید برای یک برنامه بین خیلی راحت تا خیلی کم امتیاز بدهید؛ که این موضوع هم نشان از ماهیت اولیه Gear VR دارد.
صفحه خانه شبیه کنسول بازی، برنامههای پراستفاده اخیر را نمایش میدهد: شش برنامه در مرکز مرتب شدهاند و در سمت چپ آنها فروشگاه و در سمت راست کتابخانه جا خوش کردهاند. برای انتخاب برنامهها کافیست به آنها نگاه و پد دستگاه را لمس کنید.
کاربر نمیتواند مکان برنامهها را تنظیم کند یا اندازه آنها را تغییر داده و یا به صفحه خانگی سنجاق کند. هیچ راهی برای تغییر پسزمینه یا سفارشیسازی رابط کاربری وجود ندارد. نمیخواهم بگویم که اینها محدودیتهای رابط کاربری هستند، بلکه در عوض به نظرم این رابط کاربری سبک و متمرکز است. باز هم بگویم، این سطح پایه برای افزایش عملکرد مصرفکننده مبتدی است.
اما دست نگه دارید، یک رابط کاربری دومی هم وجود دارد. البته نه آنقدر هم جنجالآفرین! رابط کاربری دوم یک زیر رابط ساده است که میتوان آن را از برنامه در حال اجرا دید. در این شرایط است که دکمه بازگشت دوباره به صفحه میآید: با نگه داشتن این دکمه میتوانید به این زیر رابط (sub-UI) دسترسی پیدا کنید.
این رابط کاربری دوم در واقع یک گزینه دسترسی سریع به عملیات مهم است، بنابراین هر بار که مثلا میخواهید تنظیمات کوچکی انجام دهید، نیازی به رجوع به صفحه خانه ندارید.
شاید هنگام کار با دستگاه یک لیوان آب خواستید؟ این sub-UI یک سوئیچ مخصوص به نام passthrough دارد که دوربین پشتی نوت 4 را انتخاب میکند و دادههایش را به هدست میفرستد. در این حالت میتوانید هر چند با یک تاخیر ناچیز از طریق هدست به دنیای واقعی برگردید. چیزی شبیه به پلیس آهنی. من دیگر نمیدانم این ویژگی را چطور برایتان توصیف کنم، چون پیش از این دنیا را از منظر یک دوربین ندیده بودم.
شاید روشنایی دوربین اذیتتان کند؟ این بار میتوانید آن را پایین بیاورید. همچنین گزینهای برای تغییر جهت هدست و رفتن به حالت راحت (comfort mode ) وجود دارد.
اجازه دهید کمی درباره دوربینpassthrough حرف بزنیم: هیچ هدستی بدون وجود این قابلیت نمیتواند به بازار مصرفکنندگان راه پیدا کند. اگر واقعا محصولاتی فاقد این دوربین به بازار بیایند زود از دور خارج میشوند. دوربین passthrough بزرگترین دِین Gear VR به واقعیت مجازی مدرن است.
Gear VR و Oculus VR CTO موجب شدند کارماک (Carmack) آن را «دکمه پپسی رژیمی» بنامد. دلیل خوبی برای انجام اینکار وجود دارد : دوربین passthrough به کاربر امکان میدهد بدون نیاز به در آوردن هدست به جرعهای نوشیدنی دسترسی پیدا کند. با این امکان میتوانید بدون در آوردن هدست به حیوان خانگیتان غذا بدهید یا به سوال همسرتان پاسخ دهید. در واقع این قابلیت شما را از واقعیت مجازی به واقعیت واقعی منتقل میکند! این دوربین اهمیت زیادی برای هدستهای واقعیت مجازی دارد و یک پیشفرض ضروری است.
بازیها
قصد ندارم در اینجا همه بازیهای دستگاه را بررسی کنم چراکه اکثر آنها نسخه دمو هستند. افزون بر این، تقریبا همه چیز در فروشگاه Gear VR رایگان است، پس چرا همه برنامهها را دانلود نکنیم؟ مسلما مشکل کمبود حافظه هم نخواهید داشت. جدی میگویم، باید همه برنامهها را نصب کنید. در فروشگاه کمتر از 20 برنامه وجود دارد و بسیاری از آنها تجربههای کوتاهی هستند. اجازه دهید با بازیهای طولانیتر شروع کنم:
Herobound : First Steps اولین بازی رسمی Oculus VR است. این بازی را در یک خانه توسعه دادهاند و بازیکن باید یک قهرمان را از اتاقی به اتاق دیگر هدایت کند و اسکلتها و ارواح را از پا در بیاورد. این بازی در حقیقت نسخه زیباتر، هوشمندانهتر و مدرنتر بازی Legend of Zelda در نینتندو است. در گفتن این مقایسه خیلی سخاوتمندانه عمل میکنم، اما در مجموع منظورم این است که با یک بازی «تک صحنهای» مواجه هستیم؛ چشمانداز شما به جهان اطراف با جزئیاتی دقیق است، میتوانید به تمام اشیا در زوایای مختلف نگاه کنید.
ایکاروس (Ikarus) مثالی بهتر از کارهایی است که در بازیهای واقعیت مجازی و به ویژه Gear VR میتوان انجام داد. در ایکاروس ( که البته نسخه دمو است) نگاهی خداگونه به جهان دارید و باید با استفاده از قوه بیناییتان نشانگری را هدایت کنید تا آواتار بازی به حرکت در آید. هدف از این بازی عبور از این مرحله به آن مرحله و بدون کشته شدن توسط رباتها است. وقتی مرحلهای را تمام میکنید، بازی به شما بخشی از کاراکتر اول شخص را نشان میدهد. این بازی زیبا و درگیرکننده است و به ویژه تجربه منحصر به فردی را که از واقعیت مجازی انتظار دارید به شما میدهد.
راهروهای وحشت (Dreadhalls) یکی از دموهایی است که توسط کیت توسعه اوکولوس ساخته شده و آن را برای Gear VR بهینه کردهاند. این مورد یکی از معدود بازیهایی است که به دسته نیاز دارد و در واقع تنها بازیای است که برای ترساندن بازیکن طراحی کردهاند. Dreadhalls به رغم وجود بافتها و هیولاهای ساده، بازی وحشتناکی است. گاهی کاربران در حین این بازی هدست را فورا درآوردهاند! وقتی هیولایی با دندانهای تیز به سمت شما میآید، هر چه قدر هم که از مجازی بودن آن اطمینان داشته باشید، طوری واکنش نشان میدهید که گویی واقعی است. Dreadhalls معایب زیادی دارد. گاهی کاربران را بیمار میکند؛ و البته از نظر مکانیکی هم که به آن نگاه کنیم درست کار نمیکند. اما تجربه چشمگیر و بینظیر بازی همه این نقصها را به موضوعی جنبی تبدیل میکند چه Dreadhalls از فیلمهای چندمیلیوندلاری هم تاثیرگذارتر است.
اسپر (Esper) بازی مورد علاقه من در Gear VR است. این بازی پازلی موضوعی طنزآمیز شبیه بازی پورتال(Portal) دارد که در آن گروهی از دانشمندان برای شما آزمونهایی ترتیب میدهند که در آنها باید اجسام را از راه دور حرکت دهید. ظاهرا انسان هم به تازگی توانسته به چنین قابلیتی دست پیدا کند و افراد زیادی میخواهند این قدرت تازه کشفشده را به رخ دیگران بکشند. البته که این قدرتهای ماورایی دروغین و احمقانه هستند، اما طنز واقعا خندهدار و پازلها، بازی را به بهترین گزینه واقعیت مجازی تبدیل کردهاند.
بازی پروتون پالس (Proton Pulse) همان Breakout است، اما اینبار با محیطی سهبعدی و کنترل محیط بستگی به نگاه شما دارد. این بازی شبیه Breakout نیست و بلکه همان Breakout است که برای دستگاههای سهبعدی و واقعیت مجازی بهینهاش کردهاند. البته ما با نسخه اصلی Breakout مواجه نیستیم و باز هم این گفته بدان معنی نیست که پروتون پالس بازی سرگرمکنندهای نخواهد بود. برعکس پروتون پالس یک بازی بینظیر است : یک بازی سرگرمکننده، سریع و عالی برای وقت آزاد. متاسفانه در این بازی باگهایی وجود دارند ( تنها بازیای که نوت 4 من با آن هنگ کرد)، اما با یک به روز رسانی ساده میتوانید مشکلات آن را برطرف کنید.
دارکنت (Darknet) یکی از معدود بازیهای کامل واقعیت مجازی است که تکامل پیروزی اوکولوس محسوب میشود. دارکنت یک بازی هکری است که در آن هک سیستمها شبیه فیلمها است؛ از نظر بصری دقت لازم را ندارد، اما نگاه به آن سرگرم کننده است. در بازی دارکنت راحتتر میتوان زمان صرف کرد چه در آن وارد دنیای دیگری نمیشویم و صرفا با یک رابط کاربری دیگر سروکار داریم.
مسلما بازیهای دیگری هم برای Gear VR وجود دارند که هیچیک به اندازه این موارد زیبا نیستند. در حال حاضر هیچ بازی دیگری نیست که نگران نصب کردن آن باشید چرا که فعلا در عصر کمبود بازیهای واقعیت مجازی هستیم.
جمعبندی
Gear VR پتانسیلهای کامل هدست واقعیت مجازی را داراست و خیلی خوب کار میکند. رزولشن صفحهنمایش به اندازهای که شما را دائم درگیر هدست نکند، مطلوب است. خود هدست سبک بوده و میتوان برای مدتهای طولانی آن را روی سر گذاشت. قیمت آن 10 هزار دلار نیست! باتریای طول عمر خوبی دارد.
همزمان دستگاه محدودیتهای بسیار دارد. وقتی در Gear VR هستید نمیتوانید به گوشی جواب دهید یا به اینترنت نگاهی بیندازید یا با گوشی کار کنید. لیست نرمافزارها در حال حاضر بسیار کوتاه است. دستگاه فقط از یک گوشی خاص پشتیبانی میکند و این گوشی فوقالعاده گران است. ابعاد دستگاه کوچک نیست : Gear VR یک کیس جداگانه دارد که در هر کیفی جای نمیگیرد.
اما آیا باید چنین دستگاهی را خرید؟
پاسخ به این پرسش در حال حاضر کار دشواری است. Gear VR برای کسانی که همواره به دنبال واقعیت مجازی به عنوان یک رسانه بوده و به تجربههای این چنینی علاقه دارند اندکی ارزش خرید دارد. حتی میخواهم بگویم برای این افراد ارزشش را دارد که یک نوت 4 بخرند و نسخهای از Gear VR را هم تجربه کنند.
اما برای کاربر عادی، Gear VR یک تجربه نیمه تمام و به تعبیری یک دموی فناورانه بیش نیست. هرچند برای من و شیفتگان واقعیت مجازی نقطه عزیمتی بزرگ به دنیای مجازی محسوب میشود. در کل برای کاربران عادی، Gear VR گامهای زیادی تا اجرای عملیات مورد انتظار دارد.
بنابراین، آیا باید این دستگاه را بخرید؟ مثل بسیاری چیزهای دیگر، این کاملا به خود شما بستگی دارد. آنچه میتوانم بگویم اینکه Gear VR تجربهای بیهمتا و شگفتیآور از واقعیت مجازی به شما میدهد. اینکه یک نسخه از این دستگاه را بخرید یا نه اصلا اهمیتی ندارد، اما قطعا باید یکی از آنها را برای یکبار هم که شده امتحان کنید.
Gear VR سامسونگ همزمان یک شاهکار حیرتانگیز و چشماندازی رو به آینده نزدیک است؛ قرار است بهتر از هر دستگاه دیگر، واقعیت مجازی را به یک تجربه واقعی تبدیل کند و رویای بسیاری از ما را کاملا محقق سازد.
مزایا: قابلیت دسترسی باورنکردنی، سبک، راحت، جذاب، تصاویری بس چشمگیر
معایب: قابلیتهای محدود، کتابخانه نرم افزاری بسیار محدودتر، نیاز به گوشی Note 4 که قیمت دستگاه را زیاد میکند
خلاصه
هدستهای واقعیت مجازی اوکولوس و گیِر ویآر اولین چشمه از فناوری بالقوه دنیای آینده هستند. این هدستها سبک، راحت و مهمتر از همه دسترسپذیر هستند. Gear VR قابل استفادهترین هدستی است که تا کنون دیدهایم و بالاخره قرار است پس از سالها به بازار بیاید. در همین حال، یک نسخه محدود از نظر نرمافزاری و عملکردی موجب شده تا نام « نسخه نوآور» Innovator Edition را برای این مدل در نظر بگیرند چرا که این مدل فعلا برای علاقهمندان و دوستداران واقعیت مجازی بوده و نسخه اصلی محسوب نمیشود. دستکم فعلا که اینطور است.
اگر به دنبال توصیههایی برای خرید یا عدم خرید یک هدست 200 دلاری به همراه گلکسی نوت 4 با 700 دلار هزینه هستید، این نقد و بررسی به دردتان نمیخورد. صادقانه بگویم، این مقدار پول برای تجربه واقعیت مجازی زیاد است و به شخصه به کسی توصیه خرید آن را نمیکنم. اجازه دهید صادقتر باشم: آنهایی که پولشان را صرف خرید Gear VR کنند افراد شوریدهای مثل خود من هستند!
شرکت سامسونگ عامدانه اولین نسخه، یعنی «نسخه نوآور» را تولید کرده است و برای اینکار دلیل خوبی هم دارد: این مدل بیشتر یک دمو محسوب میشود به جای اینکه محصولی مصرفی باشد. در حوزه بازی، فروشگاه نرمافزار فقط چند دوجین «تجربه» به شما اعطا میکند؛ دیگر بازیها همگی دمویی بیش نیستند. روشنتر بگویم، Gear VR هنوز یک محصول مصرفی کامل نیست. Gear VR یک بالون آزمایشی از سوی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی است. نیک دیکارلو (Nick DiCarlo) مدیر واحد محصولات جانبی سامسونگ هفته گذشته درباره اهداف سامسونگ از تولید Gear VR به من گفت: « سنجه موفقیت این محصول آنست که افرادی که آن را خریدهاند از عملکرد آن راضی باشند و صد درصد آنها به فکر بازگرداندن آن نیفتند. ماجرا به همین سادگی است. اگر کسی محصول را بخرد از آن خوشش بیاید و برای دوستانش تعریف کند که عالیست! اگر آن را برایمان پس بیاورند و همه بگویند : خیلی خوب کار نمیکند؛ زیاد توجهام را جلب نکرد؛ افتضاح است! پس راه زیادی برای بهبود آن در پیش داریم. ما فکر میکنیم که فرمول کار درست بوده است، اما ایده اصلی ما در آینده بهبود VR خواهد بود. به اصطلاح به قول جان کارماک (John Carmack) به دنبال «اثبات وجود» آن هستیم. VR وجود دارد! خدارا شکر که بالاخره چنین محصولی وجود دارد! ما فکر میکنیم مردم واقعا از آن خوششان بیاید، اما در عین حال به این نکته واقفیم که راه زیادی تا بهتر کردن آن در پیش داریم و اینکار را انجام خواهیم داد».
VR قرار نیست در فروشگاههای محلی شما به فروش برسد و این هم دلیل خوبی دارد. سامسونگ عامدانه نگذاشت واحدهای نقد و بررسی Gear VR را قبل از فروش مشاهده کنند؛ هدف از اینکار نه دفن بررسیهای دستگاه و بلکه دلسرد کردن آنها بود. ایده سامسونگ اینست که افرادی Gear VR را بخرند آن را به دوستان خود توصیه کنند تا یک بازار واقعیت مجازی ایجاد شود و شرکتهایی مثل سامسونگ از آن سود ببرند. در فروشگاههای مختلف پیکربندیهای Gear VR وجود دارند، لیکن سامسونگ میخواهد توزیع محصولش را به مبلغان واگذار کند. اما خرید آن برای عموم ممکن است.
آشنایی با واقعیت مجازی از طریق Gear VR
برای افراد عادی
اول از همه باید یک گلکسی نوت 4 داشته باشید. در ثانی باید اطمینان حاصل کنید آخرین سیستمعامل روی آن نصب شده باشد. سوم اینکه، باید کارت میکرو اس دی 16 گیگابایتی همراه با Gear VR را به گوشی متصل کنید. گوشی به عنوان بستری برای تجارب مجازی عمل کرده و به مثابه صفحهنمایش Gear VR عمل میکند. هیچ پیکربندی خاصی نیاز نیست؛ بعد از اینکه محافظ پلاستیکی دستگاه را بیرون آوردید، کافیست گلکسی نوتتان را در بخش جلویی دستگاه متصل کنید. برای اینکار پوشش پلاستیکی تیرهرنگ جلوی دستگاه را بردارید تا محل قرارگیری گوشی را ببینید. در سمت چپ دستگاه یک پورت میکرو یواسبی قرار دارد که میتوان نوت 4 را به داخل متصل کرد. در سمت راست هم یک ضامن منعطف برای محافظت از گوشی تعبیه کردهاند. این ضامن به اندازه کافی منعطف نیست، اما به اندازه قابل توجهی بهتر از دیگر VRهایی است که من دیدهام.
وقتی گوشی را در شکاف مخصوص قرار دادید، صدای جرینگی از اسپیکر گوشی شنیده میشود که به معنی آماده به کار بودن هدست است. وقتی هدست را در موقعیت دلخواهتان قرار دادید، دستورالعملهای ابتدایی بیرون آوردن گوشی و نصب نرمافزار هستند. خوشبختانه فرآیند نصب سریع است: در حقیقت شما در حال دانلود نیازهای اولیه سیستمعامل مثل Oculus Home و یا پخشکننده ویدئوی Gear VR Video هستید. پس از تکمیل فرآیند نصب، نوبت به قرار دادن هدست به همراه گوشی بر روی سر فرا میرسد که با بند منعطف دستگاه قابل تنظیم است. وقتی دستگاه را روی سر خود گذاشتید، سنسور ورودی حضور نزدیک شما را تشخیص داده و منوی اصلی بارگذاری میشود. به همین سادگی! اکنون وارد دنیای مجازی شدهاید!
اگر میخواهید چندوچون استفاده از دستگاه را در یک راهنمای سریع بخوانید، سامسونگ آن را از قبل برایتان آماده کرده است. خلاصه کار با دستگاه : کشیدن انگشت بر روی صفحهلمسی واقع در سمت راست هدست، شما را به منوی بعدی میبرد. لمس صفحهلمسی برنامه جاری ( برنامهای که در حال نگاه کردن به آن هستید) را برایتان باز میکند ( همچنین میتوان با اینکار فیلمها یا بازیها را متوقف کرد)؛ یک دکمه « back» برای بازگشت به منوی قبل و یا کنسل کردن اقدام به کار میرود که اگر آن را بیشتر نگه دارید به زیرمنوی برنامهها و بازیها دسترسی پیدا خواهید کرد. تبریک میگویم: شما اکنون تمامی اصول کار Gear VR را میدانید. جدی میگویم!
شما باید از یک کنترلر بلوتوث برای اتصال نوت 4 به دستگاه استفاده کنید ( یا قبل از اتصال هدست یا در حین کار با آن)؛ صفحهاصلی اوکولوس را میتوان توسط دسته کنترلی و آنالوگ سمت چپ پیمایش کرد. با این اوصاف، اشاره سر به محتوا و لمس صفحه، شبیه ویزاردهای ساده خواهد شد.
آیا مراحل نصب و باز کردن هدست و گوشی کار پیچیدهای به نظر میرسد؟ مسلما. آیا دشوار و گیجکننده بود؟ خیر! در حقیقت، پیکربندی دستگاه سادهتر از کار با گلکسی نوت 4 است چرا که منوهای سادهتری دارد و کار با آن راحتتر است. خواه اوکولوس، خواه سامسونگ یا ترکیبی از این دو، Gear VR خوشبختانه کاربران را به راحتی با دنیای واقعیت مجازی از ابتدا تا انتها آشنا میکند. هرچند دستگاه کمی دستخالی به نظر میرسد در این امر عمدی در کار بوده چرا که هدف از تولید آن صرفا دسترسپذیری آسان بوده است.
برای شیفتگان واقعیت مجازی
Gear VR بدون نوت 4
در تاریخ تولید هدستهای واقعیت مجازی هیچگاه محصولی با این پیکربندی ساده عرضه نشده است. به شرط آنکه سیستمعامل نوت 4 به روز باشد، تنها کاری که باید انجام داد قرار دادن هدست روی سر و دنبال کردن دستوالعملها ( دستورهای فوق ) است. Gear VR یک کیت توسعه نیست و به همین جهت نیازی به صرف زمان برای به روز رسانی سیستمعامل، کالیبراسیون دوربین یا بررسی تنظیمات رزولشن نداریم. در تجربه شخصی من - که شامل به روز رسانی سیستمعامل نوت 4 نیز بود- کل فرآیند پیکربندی 15 دقیقه طول کشید که این مدت شامل دانلود و نصب سیستمعامل و نرمافزارهای هدست میشد.
Gear VR متصل به هدفون و دسته بازی
شاید دلتان بخواهد برای برخی از بازیها از دسته استفاده کنید. برای انجام اینکار کافیست دسته را با نوت 4 جفت کرده و بازی را آغاز کنید. شاید بخواهید برای تجربه حداکثری از دستگاه و غوطهوری در واقعیت مجازی از هدفون استفاده کنید. در اینصورت کافیست هدفونتان را به جک یک هشتم اینچی متصل نمایید. و بله البته قادرید پوشش لاستیکی شفاف Gear VR را که انتخابی زیباشناسانه است کنار بزنید، هرچند گاهی حین استفاده مزاحمتان میشود. این پوشش هدست را زیباتر کرده، اما آیا هنگام استفاده از آن کسی توجهی هم به ظاهر خود میکند؟ هیچکس در برابر آنچه من Headset Hair مینامم ایمن نیست!
زندگی در واقعیت مجازی
برای افراد عادی
قابلیتهای هدستهای واقعیت مجازی مثل ساعتهای هوشمند به اندازهای نیست که بتوان آنها را با دستگاههای دیگر به ویژه گوشی جایگزین کرد. هنگامی که Gear VR روی سر شما باشد، هرچند در صفحهنمایش هشدارها را میبینید اما قادر به جواب دادن به تماس، پیامک یا ایمیل دوستان نیستید. این مورد دیگر آزاری نامقبول است: یک آیکن سبز رنگ با اطلاعاتی درباره تماسگیرنده در صفحه ظاهر میشود بدون اینکه بتوان درباره آن کاری کرد. تنها کار ممکن رد تماس با فشردن صفحه لمسی و یا بیرون آوردن گوشی برای جواب دادن به تماس است.
پدلمسی Gear VR
به شدت تحت تاثیر کسی قرار میگیرم که بتواند با بیرون آوردن به موقع گوشی و بدون معطل نگه داشتن تماسگیرنده به او جواب بدهد. این مورد یکی از همان دلایلی است که دستگاه را «نسخه نوآور» نامیدهاند. از این منظر Gear VR به راحتی با زندگی روزمره شما مطابق نمیشود. Gear VR هنوز دستگاهی است که مثل دوربین یا کنسول بازی برای کاربردی خاص ساخته شده و نمیتواند جایگزینی برای هیچیک از دستگاههای دیگر باشد.
البته زیربنای قابلیتهای دستگاه در آن گنجانده شدهاند و اینکه بتوان تماس، پیام متنی یا ایمیلی را به شکل هشدار دید آغاز مسیر آینده است. در واقع در این ویژگی طعمی از آینده را میچشیم؛ آیندهای که فیالمثل حین قدم زدن در شهر مجازی روم یا نشستن در یک تئاتر مجازی 4K مجبوریم از واقعیت مجازی بیرون بیاییم و به تماس دوستی پاسخ بدهیم و یا لینک مضحکی که در یوتیوب برایمان فرستادهاند را ببینیم. نرمافزارهایی مثل VR Gallery یا Oculus Cinema سنگبنای آیندهای هستند که در آنها میتوان عکسهای تعطیلات را در یک فضای گالری مجازی دید یا در یک محیط سینمایی به تماشای فیلمهای خانوادگی نشست.
توصیف لحظه خوشایندی که ویدئویی 10 ثانیهای از گربهام را در سینمای مجازی دیدم برایم ناممکن است. یک لمس کوچک در این دستگاه در کمتر از یک دقیقه تجربهای حیرتانگیز به من داد.
حداقل در این یک مورد نمیتوانم روشنتر توضیح بدهم: واقعیت مجازی میمیرد و زنده میشود تا روزی بتواند به دنیای عادی ما وارد شود. اگر این فناوری صرفا بر تجربه غوطهوری در دنیای مجازی متمرکز باشد احتمالا به جای آنکه بتواند با امور عادی زندگی مطابق شود صرفا یک فناوری بدیع خواهد ماند. اموری مثل فیلمها یا عکسهای خانوادگی از دلایل اصلی رشد گوشیهای هوشمند بودهاند. واقعیت مجازی این امور را یک گام فراتر برده و Gear VR هم هر چند نه به اندازه کافی، اما گامی رو به جلو است.
در آیندهای نزدیک تجربه Oculus 360 Photos و Oculus 360 Videos - به ویژه دومی- فوقالعاده جذاب و فریبنده خواهند بود. شاید فکر کنید نگاه کردن به یک عکس از زوایای مختلف چندان هم جذاب نیست اما من به شما توصیه میکنم چنین تجربهای را کسب کنید و بعد نظرتان را بگویید. این تاثیر با نرمافزار 360 video player دو چندان خواهد شد: تور ایسلندی در نمای یک هلیکوپتر وجود دارد که از هر جهت که در آن نگاه کنید گویی واقعا در سفر هستید و این چشماندازی فوقالعاده و باورنکردنی است.
وعدههای گردشگری واقعیت مجازی فوقالعاده هستند؛ حس دیدن مناظر از یک صخره بلند و یا مواجهه با یک آبشار عظیم، واقعا تجربهای بینظیر است. با این تجارب تقریبا میتوان رطوبت هوا، نسیم خنک ابرها در هلیکوپتری مجازی را حس کرد. این تجربهای بینظیر و قریب به واقع است. سامسونگ طعم این تجربه را برای اولین باری که از Gear VR استفاده میکنید به شما خواهد چشاند.
این تجربه برای برخی منجر به ادراکپریشی حرکتی میشود. من به شخصه مشکلی بعد از استفاده نداشتم، اما به یکی از همکارانم که از برنامه 360 video هدست استفاده کرده بود احساس تهوع دست داد. افراد مختلف به واقعیت مجازی پاسخهای مختلف میدهند و برخی راحتتر از بقیه دچار اثرات حرکتی خواهند شد. اگر حین استفاده از این هدستها حالت بیماری به شما دست داد، راهحل سادهای دارید : هدست را بردارید و چند ثانیهای استراحت کنید.
برای شیفتگان واقعیت مجازی
خبر خوب برای شیفتگان واقعیت مجازی اینکه، تمامی برنامههای فروشگاه Gear VR رایگان هستند و دانلود/نصب و نگهداری نرمافزارها به سادگی کار با آنها در گوشی است. البته قرار است یک فروشگاه پولی هم در اوایل 2015 راهاندازی شود، لیکن فعلا یک دوجین برنامه رایگان در این فروشگاه قابل دانلود هستند. برخی برنامههای تعاملی و قابل توجه عبارتند از نسخهای نمایشی از اقیانوس آرام، دمویی از Pacific Rim و Avengers. دیگر محتوای فروشگاه را بازیهای دمو تشکیل میدهند و برخی از آنها تجربه آینده بازیها را برایتان تداعی خواهند کرد.
ورود و خروج از نرمافزارها به اندازه گوشی یا حتی کنسول بازی خیلی هم ساده نیست. چنانچه برنامهای را در Gear VR باز کنید تا زمانی که از آن خارج شوید، هیچ کار دیگری از شما بر نمیآید. Gear VR قابلیت چندوظیفهای جزئی مثل نمایش هشدارها در پسزمینه صفحه را دارد. شما نمیتوانید به سرعت از یک برنامه به دیگری جهش کنید بدون آنکه آن را از ابتدا باز نمایید. خوشبختانه، برنامهها سریع بارگذاری میشوند و کمتر اتفاق افتاد که من منتظر باز شدن برنامهای بمانم.
اگر قرار باشد هدستهای واقعیت مجازی به زندگی عادی بیایند یک معضل عمده دیگر وجود دارد؛ برای مثال اگر قرار باشد نتفلیکس با هر بار باز کردن توییتر ریاستارت شود با یک مشکل بزرگ مواجهیم. با اینکه تمرکز برنامههایی مثل Oculus Cinema بر رسانههای خاص میباشد این سناریویی است که دیر یا زود آن را در دستگاهها خواهیم دید.
دراز کشیدن و تماشای یک فیلم در سینمایی مجازی تجربهای فوقالعاده است و موردی است که فکر میکنم دیگران را هم به وجد میآورد. این تجربه به طرزی چشمگیر بهتر از تجربه تماشای فیلم با گوشی است. کارگردان مشهور، دیوید لینچ در ویدئویی این تجربه را به خوبی توصیف کرده است. من فکر میکنم لینچ هم با من هم عقیده است که سینمای اوکولوس، بهبودی چشمگیر در مقایسه با تماشای فیلم روی گوشی دارد. و بیشتر از آن، این سینماهای مجازی جایگزینهای بهتری برای تلویزیونهای خانگی هستند، مگر اینکه یک سینمای خانگی داشته باشید. شاید اینطور باشد، اما نه برای خیلی از مردم. این قابلیت موجب شده تا من برای ورود یوتیوب، نتفلیکس، هولو و دیگر برنامههای ویدئویی در هدستها ثانیهشماری کنم.
رابط کاربری، عمر باتری و گام برداشتن در دنیای واقعی
سیستمعامل Gear VR مثل دیگر جنبههای این دستگاه نسبتا محدود است. یک بخش «فروشگاه» وجود دارد که شبیه «کتابخانه» است و به همراه یک صفحه «خانه» که این مورد هم باز به دو مورد دیگر شباهت دارد کل سیستمعامل را تشکیل میدهند. در واقع صفحه فروشگاه بینقص نیست؛ هیچیک از بازیهایی که در تصاویر میبینید قابل دسترسی نیستند و فروشگاه یک فضای کاری بیهوده دارد. هیچ راهی برای گرفتن تصاویر از صفحه وجود ندارد و سامسونگ / اوکولوس فکری به حال تصاویر نکردهاند، شاید بهترین نکته دستگاه کلمات و نماهایی است که در تصاویر میبینید. این راه حلی ایدهآل نیست و گزینه سوئیچ بین برنامههای سامسونگ و اوکولوس هم تنها فیلتر خوب در صفحه فروشگاه محسوب میشود.
کتابخانه هم شباهت زیادی با فروشگاه دارد با این تفاوت که میتوانید آن را از برنامههای نصب شده کاملا فیلتر کنید. در هر دو بخش فروشگاه و کتابخانه، هر برنامه صفحهای مخصوص به همراه اطلاعات اضافی، بخش به روز رسانی، تصاویر بیشتر و گاهی ویدئو دارد. صفحه برنامهها شبیه به صفحه برنامههایی که تاکنون در گوشی یا کنسول بازی دیدهایم است با یک تفاوت عمده : امتیاز «راحتی». در اینجا شما میتوانید برای یک برنامه بین خیلی راحت تا خیلی کم امتیاز بدهید؛ که این موضوع هم نشان از ماهیت اولیه Gear VR دارد.
صفحه خانه شبیه کنسول بازی، برنامههای پراستفاده اخیر را نمایش میدهد: شش برنامه در مرکز مرتب شدهاند و در سمت چپ آنها فروشگاه و در سمت راست کتابخانه جا خوش کردهاند. برای انتخاب برنامهها کافیست به آنها نگاه و پد دستگاه را لمس کنید.
کاربر نمیتواند مکان برنامهها را تنظیم کند یا اندازه آنها را تغییر داده و یا به صفحه خانگی سنجاق کند. هیچ راهی برای تغییر پسزمینه یا سفارشیسازی رابط کاربری وجود ندارد. نمیخواهم بگویم که اینها محدودیتهای رابط کاربری هستند، بلکه در عوض به نظرم این رابط کاربری سبک و متمرکز است. باز هم بگویم، این سطح پایه برای افزایش عملکرد مصرفکننده مبتدی است.
اما دست نگه دارید، یک رابط کاربری دومی هم وجود دارد. البته نه آنقدر هم جنجالآفرین! رابط کاربری دوم یک زیر رابط ساده است که میتوان آن را از برنامه در حال اجرا دید. در این شرایط است که دکمه بازگشت دوباره به صفحه میآید: با نگه داشتن این دکمه میتوانید به این زیر رابط (sub-UI) دسترسی پیدا کنید.
این رابط کاربری دوم در واقع یک گزینه دسترسی سریع به عملیات مهم است، بنابراین هر بار که مثلا میخواهید تنظیمات کوچکی انجام دهید، نیازی به رجوع به صفحه خانه ندارید.
شاید هنگام کار با دستگاه یک لیوان آب خواستید؟ این sub-UI یک سوئیچ مخصوص به نام passthrough دارد که دوربین پشتی نوت 4 را انتخاب میکند و دادههایش را به هدست میفرستد. در این حالت میتوانید هر چند با یک تاخیر ناچیز از طریق هدست به دنیای واقعی برگردید. چیزی شبیه به پلیس آهنی. من دیگر نمیدانم این ویژگی را چطور برایتان توصیف کنم، چون پیش از این دنیا را از منظر یک دوربین ندیده بودم.
شاید روشنایی دوربین اذیتتان کند؟ این بار میتوانید آن را پایین بیاورید. همچنین گزینهای برای تغییر جهت هدست و رفتن به حالت راحت (comfort mode ) وجود دارد.
اجازه دهید کمی درباره دوربینpassthrough حرف بزنیم: هیچ هدستی بدون وجود این قابلیت نمیتواند به بازار مصرفکنندگان راه پیدا کند. اگر واقعا محصولاتی فاقد این دوربین به بازار بیایند زود از دور خارج میشوند. دوربین passthrough بزرگترین دِین Gear VR به واقعیت مجازی مدرن است.
Gear VR و Oculus VR CTO موجب شدند کارماک (Carmack) آن را «دکمه پپسی رژیمی» بنامد. دلیل خوبی برای انجام اینکار وجود دارد : دوربین passthrough به کاربر امکان میدهد بدون نیاز به در آوردن هدست به جرعهای نوشیدنی دسترسی پیدا کند. با این امکان میتوانید بدون در آوردن هدست به حیوان خانگیتان غذا بدهید یا به سوال همسرتان پاسخ دهید. در واقع این قابلیت شما را از واقعیت مجازی به واقعیت واقعی منتقل میکند! این دوربین اهمیت زیادی برای هدستهای واقعیت مجازی دارد و یک پیشفرض ضروری است.
بازیها
قصد ندارم در اینجا همه بازیهای دستگاه را بررسی کنم چراکه اکثر آنها نسخه دمو هستند. افزون بر این، تقریبا همه چیز در فروشگاه Gear VR رایگان است، پس چرا همه برنامهها را دانلود نکنیم؟ مسلما مشکل کمبود حافظه هم نخواهید داشت. جدی میگویم، باید همه برنامهها را نصب کنید. در فروشگاه کمتر از 20 برنامه وجود دارد و بسیاری از آنها تجربههای کوتاهی هستند. اجازه دهید با بازیهای طولانیتر شروع کنم:
Herobound : First Steps اولین بازی رسمی Oculus VR است. این بازی را در یک خانه توسعه دادهاند و بازیکن باید یک قهرمان را از اتاقی به اتاق دیگر هدایت کند و اسکلتها و ارواح را از پا در بیاورد. این بازی در حقیقت نسخه زیباتر، هوشمندانهتر و مدرنتر بازی Legend of Zelda در نینتندو است. در گفتن این مقایسه خیلی سخاوتمندانه عمل میکنم، اما در مجموع منظورم این است که با یک بازی «تک صحنهای» مواجه هستیم؛ چشمانداز شما به جهان اطراف با جزئیاتی دقیق است، میتوانید به تمام اشیا در زوایای مختلف نگاه کنید.
ایکاروس (Ikarus) مثالی بهتر از کارهایی است که در بازیهای واقعیت مجازی و به ویژه Gear VR میتوان انجام داد. در ایکاروس ( که البته نسخه دمو است) نگاهی خداگونه به جهان دارید و باید با استفاده از قوه بیناییتان نشانگری را هدایت کنید تا آواتار بازی به حرکت در آید. هدف از این بازی عبور از این مرحله به آن مرحله و بدون کشته شدن توسط رباتها است. وقتی مرحلهای را تمام میکنید، بازی به شما بخشی از کاراکتر اول شخص را نشان میدهد. این بازی زیبا و درگیرکننده است و به ویژه تجربه منحصر به فردی را که از واقعیت مجازی انتظار دارید به شما میدهد.
راهروهای وحشت (Dreadhalls) یکی از دموهایی است که توسط کیت توسعه اوکولوس ساخته شده و آن را برای Gear VR بهینه کردهاند. این مورد یکی از معدود بازیهایی است که به دسته نیاز دارد و در واقع تنها بازیای است که برای ترساندن بازیکن طراحی کردهاند. Dreadhalls به رغم وجود بافتها و هیولاهای ساده، بازی وحشتناکی است. گاهی کاربران در حین این بازی هدست را فورا درآوردهاند! وقتی هیولایی با دندانهای تیز به سمت شما میآید، هر چه قدر هم که از مجازی بودن آن اطمینان داشته باشید، طوری واکنش نشان میدهید که گویی واقعی است. Dreadhalls معایب زیادی دارد. گاهی کاربران را بیمار میکند؛ و البته از نظر مکانیکی هم که به آن نگاه کنیم درست کار نمیکند. اما تجربه چشمگیر و بینظیر بازی همه این نقصها را به موضوعی جنبی تبدیل میکند چه Dreadhalls از فیلمهای چندمیلیوندلاری هم تاثیرگذارتر است.
اسپر (Esper) بازی مورد علاقه من در Gear VR است. این بازی پازلی موضوعی طنزآمیز شبیه بازی پورتال(Portal) دارد که در آن گروهی از دانشمندان برای شما آزمونهایی ترتیب میدهند که در آنها باید اجسام را از راه دور حرکت دهید. ظاهرا انسان هم به تازگی توانسته به چنین قابلیتی دست پیدا کند و افراد زیادی میخواهند این قدرت تازه کشفشده را به رخ دیگران بکشند. البته که این قدرتهای ماورایی دروغین و احمقانه هستند، اما طنز واقعا خندهدار و پازلها، بازی را به بهترین گزینه واقعیت مجازی تبدیل کردهاند.
بازی پروتون پالس (Proton Pulse) همان Breakout است، اما اینبار با محیطی سهبعدی و کنترل محیط بستگی به نگاه شما دارد. این بازی شبیه Breakout نیست و بلکه همان Breakout است که برای دستگاههای سهبعدی و واقعیت مجازی بهینهاش کردهاند. البته ما با نسخه اصلی Breakout مواجه نیستیم و باز هم این گفته بدان معنی نیست که پروتون پالس بازی سرگرمکنندهای نخواهد بود. برعکس پروتون پالس یک بازی بینظیر است : یک بازی سرگرمکننده، سریع و عالی برای وقت آزاد. متاسفانه در این بازی باگهایی وجود دارند ( تنها بازیای که نوت 4 من با آن هنگ کرد)، اما با یک به روز رسانی ساده میتوانید مشکلات آن را برطرف کنید.
دارکنت (Darknet) یکی از معدود بازیهای کامل واقعیت مجازی است که تکامل پیروزی اوکولوس محسوب میشود. دارکنت یک بازی هکری است که در آن هک سیستمها شبیه فیلمها است؛ از نظر بصری دقت لازم را ندارد، اما نگاه به آن سرگرم کننده است. در بازی دارکنت راحتتر میتوان زمان صرف کرد چه در آن وارد دنیای دیگری نمیشویم و صرفا با یک رابط کاربری دیگر سروکار داریم.
مسلما بازیهای دیگری هم برای Gear VR وجود دارند که هیچیک به اندازه این موارد زیبا نیستند. در حال حاضر هیچ بازی دیگری نیست که نگران نصب کردن آن باشید چرا که فعلا در عصر کمبود بازیهای واقعیت مجازی هستیم.
جمعبندی
Gear VR پتانسیلهای کامل هدست واقعیت مجازی را داراست و خیلی خوب کار میکند. رزولشن صفحهنمایش به اندازهای که شما را دائم درگیر هدست نکند، مطلوب است. خود هدست سبک بوده و میتوان برای مدتهای طولانی آن را روی سر گذاشت. قیمت آن 10 هزار دلار نیست! باتریای طول عمر خوبی دارد.
همزمان دستگاه محدودیتهای بسیار دارد. وقتی در Gear VR هستید نمیتوانید به گوشی جواب دهید یا به اینترنت نگاهی بیندازید یا با گوشی کار کنید. لیست نرمافزارها در حال حاضر بسیار کوتاه است. دستگاه فقط از یک گوشی خاص پشتیبانی میکند و این گوشی فوقالعاده گران است. ابعاد دستگاه کوچک نیست : Gear VR یک کیس جداگانه دارد که در هر کیفی جای نمیگیرد.
اما آیا باید چنین دستگاهی را خرید؟
پاسخ به این پرسش در حال حاضر کار دشواری است. Gear VR برای کسانی که همواره به دنبال واقعیت مجازی به عنوان یک رسانه بوده و به تجربههای این چنینی علاقه دارند اندکی ارزش خرید دارد. حتی میخواهم بگویم برای این افراد ارزشش را دارد که یک نوت 4 بخرند و نسخهای از Gear VR را هم تجربه کنند.
اما برای کاربر عادی، Gear VR یک تجربه نیمه تمام و به تعبیری یک دموی فناورانه بیش نیست. هرچند برای من و شیفتگان واقعیت مجازی نقطه عزیمتی بزرگ به دنیای مجازی محسوب میشود. در کل برای کاربران عادی، Gear VR گامهای زیادی تا اجرای عملیات مورد انتظار دارد.
بنابراین، آیا باید این دستگاه را بخرید؟ مثل بسیاری چیزهای دیگر، این کاملا به خود شما بستگی دارد. آنچه میتوانم بگویم اینکه Gear VR تجربهای بیهمتا و شگفتیآور از واقعیت مجازی به شما میدهد. اینکه یک نسخه از این دستگاه را بخرید یا نه اصلا اهمیتی ندارد، اما قطعا باید یکی از آنها را برای یکبار هم که شده امتحان کنید.
منوچهرحاجى
1393/10/27 08:57:57بايد خيلى جالب باشه.اميدوارم من وهمه مردم ايران بتونيم تجربه کنيم.