نقد و بررسی Desire Eye
...
سال 2014 سالی بود که سرانجام واژه «سلفی» راه خود را به فرهنگهای لغت باز کرد. آیا اینکه شرکتهای تولیدکننده گوشی در پی ارتقای دوربین جلویی دستگاه باشند، چیز تعجب آوری است؟ شرکت اچتیسی با گوشی Desire Eye گامی به عقب برداشت و از خود پرسید چرا فقط دوربین اصلی دستگاه باید بهتر از دوربین جلو باشد؟ آیا لیوانهای دوستداشتنی ما به اندازه وعدههای غذاییمان نیاز به همان بذل و توجه فنی ندارند؟ شرکت اچتیسی ( به همراه دیگران از جمله Oppo) به این پرسش پاسخ مثبت دادهاند. از این منظر، Desire Eye و دوربینهای دوقلوی 13 مگاپیکسلی آن وعدهای مناسب برای علاقهمندان به این نوع عکسها است. اما آیا واقعا چنین است؟
مزایا : عملکرد چشمگیر، نمایشگر مطلوب با وزن کم، شاسی پلی کربنات ضدآب
معایب: دوربینهای متوسط، بدنه دستوپاگیر و بزرگ، قیمت بالا با توجه به امکانات
Desire Eye اچتیسی یک بسته عجیبوغریب است: مسلم اینکه آن را برای کاربران متوسط در نظر گرفتهاند، لیکن امکانات آن در حد و اندازههای مدلهای پرچمدار گوشیها است. متاسفانه نکته بد اینکه دغدغه Eye برای عکاسی سلفی، به دلیل دوربینهای کاملا متوسط آن و به علاوه قیمت افزون، دستگاه را تنها کمی به گوشیهای بسیار بهتر نزدیک میکند.
سختافزار
وقتی سخن از طراحی دستگاه به میان میآید همواره به شخصه به پهنبودن دستگاه توجه میکنم و معتقدم Desire Eye از این منظر شخصیت مخصوص به خودش را دارد. این دستگاه شبیه بستنی ساندویچی است. من شیفته طراحیاش هستم.
این زیباییشناسی ساندویچی اولین چیزی است که توجه شما را به Desire Eye جلب میکند؛ محصولی که آن را برای نقد و بررسی برگزیدهایم یک نوار ضخیم قرمز رنگ در امتداد لبههای سفیدبرفیاش دارد. افراد وسواسی ممکن است نظرشان در مورد طراحی این گوشی مختلف باشد، اما من ظاهر آن را میپرستم. دومین نکتهای که توجه شما را به خود جلب میکند اینکه دو دوربین 13 مگاپیکسلی در جلو و عقب دستگاه تعبیه کردهاند که هر یک مجهز به فلش LED است.
مورد سوم اینکه : یک گوشی تا چه حد میتواند دست و پا گیر باشد؟ من دستهای بزرگی ندارم، اما این گوشی هم آنقدر که باید جمعوجور نیست و به رغم باریک بودن با هر بار در دست گرفتنش کمی احساس خجالت به من دست میدهد. در واقع مسئله حتی به ضخیم بودن دستگاه مربوط نیست که قطر 8.5 میلیمتر دارد و حتی به اندازه Moto X هم چاق نیست. همه اینها به یک مسئله در طراحی گوشی برمیگردد: تعداد زیادی از دیگر گوشیها ضخامتی مشابه دارند، اما گوشهها ولبههایشان به خوبی در دستان شما جا میگیرد و به راحتی در کیفتان جا میشوند. نتیجه نهایی این طراحی اینکه در این گوشیها با وجود سبکی قابلیت حمل زیادی وجود دارد. Desire Eye این چنین نیست.
نکته خوب اینکه این گوشی از استواری لازم برخوردار است. اچتیسی بدنه دستگاه را از جنس پلیکربنات ساخته و پوسته آن که یک طرف دستگاه را پوشانده -هرچند به نسبت سبک است- آن را محکمتر میکند. در بخش دیگر، مواد ساخته شده به اندازه کافی صیقلی هست که به راحتی آن را از جیب شلوار جین خود دربیاورید، هرچند ممکن است گاهی دستگاه از دستتان بیفتد چنانکه برای من هم اتفاق افتاد. شاید این اشتباهات در یک گوشی پرچمدار قابل اغماض نباشند، اما خط تولید Desire همواره یک بازار متوسط بوده و میتوان از این موارد تا حدی چشمپوشی کرد. دستگاه از نظر امنیت ساخت مجوز IPX7 دارد و تا عمق یک متر در آب به مدت نیمساعت قبل از وخیم شدن اوضاع دوام میآورد. جالب اینکه، سیمکارت میکرو و حافظه اسدی زیر باتری قرار ندارند و این یکی از مواردی است که در این گوشی خیلی خوب کار میکند. برای بیرون آوردن این موارد نیازی به در آوردن باتری یا دسترسی به این اجزا توسط گیره کاغذی نیست. با عرض پوزش از چپگرایان، قرارگیری این شکافها در این سمت موجب شده تا دکمه تنظیم صدا، دکمه پاور وشاتر در سمت راست قرار بگیرند. ما با این مبارزه چپگرایانه همدردی میکنیم.
صفحهنمایش و صدا
بگذارید با کلمات بازی نکنیم: Desire Eye حقیقتا یک گوشی متوسط است و بسیاری از حرفهایها بلافاصه پس از دیدن اولین حرف کلمه Desire دست از خواندن برمیدارند. با همه اینها، مشاهده صفحهنمایش 1080P IPS دستگاه به شدت برای چشمها راحت است. بزرگ و پر فضا است. تولید رنگ بدون اینکه نادقیق باشد شفاف و واضح بوده و زوایای دید دستگاه حتی برای افراد کناری شما هم گسترده است. نکته مهمتر از همه؟ صفحهنمایش میتواند بنا به درخواست شما به طرزی وحشتناک روشن باشد. صفحهنمایش مطلوب Desire Eye به سادگی میتواند صفحه مدلهای One M8 و پانلهای Super LCD 3 را کنار بزند. تنها ایراد ناچیز اینکه گاه به گاه نوری بسیار کم در لبههای تصویر ظاهر میشود، لیکن این نور فقط در فضاهای کمنور پدید میآید. زیاد نگران این قضیه نباشید.
مطابق معمول اسپیکرهای گوشی به پای صفحهنمایش Eye نمیرسند. در نگاه اول به دلیل تاریک بودن و قرارگیری در لبههای صفحه اصلا متوجه وجود اسپیکر نمیشوید. اسپیکرهای دستگاه ظریف هستند و به خوبی پنهان شدهاند، اما وقتی قرار است سراغ ویدئوهای یوتیوب بروید کارشان را خوب انجام میدهند. با این حال این گفته بدان معنی نیست که اسپیکرهای این گوشی مشابه دستگاههای همرده دیگر هستند: آنها فاقد دلربایی و عمق اسپیکرهای One M8 هستند و صدای این جفت استریو جمعا به پای صدای تک اسپیکر iPhone 6 نمیرسد. با این وجود، میتوان احتمالا به عمق صدای دستگاه پی برد هرچند این صدا به عنوان یک تجربه کلی مطلوب یا به تعبیری پر باس نیست. اما هدفونهایتان را به دستگاه متصل کنید تا متوجه شوید فناوری صوتی اچتیسی یعنی BoomSound یکی از فناوریهای ستودنی برای فایلهای صوتی روزمره است.
نرمافزار
طرفداران اچتیسی- و حتی کسانی که هر از گاهی به این سایت سر میزنند- احتمالا رابط کاربری Sense شرکت اچتیسی را از یک کیلومتری تشخیص دادهاند. ویژگی این رابط این است که از ظرافت خاصی برخوردار بوده و در واقع اندروید را زیباتر کرده است. به هر شکل، Desire Eye اچتیسی با نسخهای Sense شده از اندروید 4.4.4 کیتکت به دست شما میرسد (اچتیسی قبلا اعلام کرده که تمامی گوشیهای اخیرش مجهز به اندروید 5.0 یا همان آب نبات چوبی خواهند شد، از این رو زیاد منتظر نخواهید ماند).
لیست برنامههای Sense شامل حالتی با عنوان Do Not Disturb است که به کاربر امکان میدهد زمانهایی مشخص را برای غیرفعالسازی هشدارها تعیین کند؛ حالت Extreme Power Saving هم زمانی که باتری به درجه خاصی میرسد کلیه عملیات حیاتی دستگاه را متوقف خواهد کرد. BlinkFeed هم هنوز جزء برنامههای پیش فرض است و کارش را به خوبی قبل انجام میدهد. اگر قبلا درباره این برنامه چیزی نشنیدهاید، باید بگوییم BlinkFeed به کاربر امکان سفارشیسازی فیدهای خبری، حذف محتوا از وبسایتها و منابع خبری و واکشی دادههایی مثل تقویم در یک بخش دلخواه را میدهد. و اما بصریترین عنصر تجربه گوشیهای Sense اچتیسی اینکه با لمس سریع انگشت به سمت راست میتوانید بلافاصله به فید خبری دسترسی پیدا کنید. این مورد به ویژه زمانی که وقتی کوتاه برای کشتن دارید به کارتان میآید.
بخشهای دیگر رابط کاربری به چشم آشنا آمده و مثل همیشه محبوب است... همانطور که از AT&T هم برمیآید چشمانتان با یک سری برنامه پیشفرض و میانبر از این شرکت مخابراتی برخورد میکند که به سادگی از طریق بخش تنظیمات قابل حذف یا غیرفعال کردن هستند. نمیخواهید برای حذف برنامهها خودتان را در مسیرهای تودرتو گم کنید؟ از نظر فنی میبایست توسط بخش لانچر برنامهها موارد غیرضروری را از دیدتان مخفی کنید و یا برای حفظ بهتر حافظه 16 گیگابایتی آنها را کاملا از روی سیستم بردارید.
دوربین
دوستان عزیز من، در این دستگاه خبری از پیکسلهای ماورایی نیست. اچتیسی برای دوربینهای Desire Eye سعی بر بهبود و باز اختراع سنسورها نکرده و به جای آن از دو دوربین یکسان 13 مگاپیکسلی استفاده کرده است. شاید پیش خود بگویید دوربینی که اینقدر آشکارا خود را مشتاق به عکاسی میداند می بایست از سنسورهای خاصی استفاده کرده باشد( در این نوع خاص از دو سنسور). افسوس در حالی که دوربینهای دستگاه قطعا در رده دوربینهای بد قرار نمیگیرند، هر کس که به دنبال کارایی واقعا عالی باشد کمی ناامید خواهد شد.
اجازه دهید با شاتر دوربین شروع کنیم. اگر رزولشن را کنار بگذاریم، دوربین مجهز به دیافراگم f/2.0 است که تا حد امکان فوتونهای زیادی را به خود جذب میکند و یک لنز 28 میلیمتر در جلوی سنسور. عکسهای جلویی دوربین درست مثل هر گوشی دیگر در نور آفتاب یا نور مطلوب اتاق به خوبی اشباعشده هستند، اما وقتی کمی نور کمتر شود شرایط به کل فرق خواهند کرد. اتفاق معمولی است.. اینطور نیست؟ اکثر عکسهایی که بیرون از خانه میگیرید کمی تیره هستند و پویایی کمتری در مقایسه با جهان واقعی دارند- و کمی هم طول میکشد تا توسط تنظیمات دوربین به حالت بهینه HDR و ISO دلخواه خود برسید. به نظر میرسد Desire Eye برای فوکوس از یک موضوع به موضوع دیگر به زمان زیادی احتیاج نداشته باشد؛ عمل فوکوس دوباره به طور متوسط چیزی در حدود دو ثانیه طول میکشد. اگر شما به زمان فوکوس زیر یکثانیه در گوشیهای One M8 و LG G3 عادت کرده باشید این موضوع کمی دلسردتان میکند. اما این موضوع در عمل چیزی نیست که زیاد به آن فکر کنید. اگر از این دوربین خطایی سر زده باشد، آن چیزی نیست جز اینکه شما را به وجد نمیآورد؛ این دوربین عالی نیست و در عین حال نمیتوان برچسب بد به آن زد. خیلی وقتها من به این موضوعات توجهی نمیکنم، اما وقتی شرکتی میخواهد با علم کردن دوربین، گوشیاش را به فروش برساند، انتظار من از این چیزی که میبینم بیشتر میشود.
دوربینهای جلو را غالبا با دوربینهای عظیمتر و قویتر پشتی مقایسه میکنند، اما در اینجا چنین مقایسهای بیمعنا است. اما نه کاملا. شایان ذکر اینکه شاتر دوربین جلو برای تطابق با عکسهای سلفی پیکربندی شده است: دیافراگم باریکتر f/2.2 با لنزی با زاویه گستردهتر احاطه شده تا حداکثر تعداد دوستان شما در یک سلفی جا بگیرند. دوربینها قاعدتا باید رفتاری یکسان داشته باشند... اما اینطور نیست. من حتی وقتی ویژگی طنز آمیز Live Makeup را غیرفعال کردم، متوجه مقداری تیرگی یا نوعی عدم شفافیت در دوربین جلوی دستگاه شدم. این عکسها کمی گرمتر از عکسهایی هستند که با دوربین اصلی گرفته میشوند. خوشبختانه فلش dual-tone و LED برای روشنتر شدن لیوان، بدون اینکه شما را درگیر تنظیماتی خاص نماید کاری قابل احترام انجام میدهند.
همه این موارد خوبند ولی درباره نرمافزار چه میتوان گفت؟ اچتیسی برای عکسبرداری شستهورفته تلاشهایی کرده اما برخی از آنها مضحک یا پوچ به نظر میرسند. بهترین این ابزارها اینکه میتوانید چهره فردی را با فرد دیگر تعویض کنید و نتایجی کاملا طبیعی از اینکار بگیرید. چنانچه شما از بابت کیفیت و بی عیب و نقص بودن عکسها نگرانی خاصی ندارید و به دنبال گوشیای هستید که شما را با گرفتن عکس سرگرم میکند، Desire Eye رویتان را زمین نخواهد زد.
عملکرد و عمر باتری
پس تا اینجا Desire Eye تا اندازهای خواستنی به نظر میرسد اما درباره بقیه بسته چه میتوان گفت؟ مغز عملیاتی دستگاه این بار اسنپدراگون 801 با فرکانس 2.3 گیگاهرتز و این دقیقا همان پردازندهای است که در One M8 و گلکسی اس 5 سامسونگ تعبیه کردهاند. این پردازنده را با دو گیگابایت حافظه ترکیب کنید تا یک گوشی متوسطی به دست آید که مثل متوسطها کار نمیکند. احتمالا اچتیسی برای تولید دوربین محتاطانهتر عمل کرده باشد، اما دستکم Desire Eye قدرتی کمنظیر دارد. در طول کاربری یک روزه من، ترکیب سیلیکونی دستگاه با نرمافزاری که تجربهای بیدغدغه با یکدیگر مطابق به نظر میرسیدند. سوئیچ بین برنامهها مانند یک فرد دیوانه؟ مثل آب خوردن. فقط گاهی هنگام سوئیچ بین صفحههای خانگی یک تاخیر ناچیز وجود دارد اما من زود به آن عادت کردم.
بگذارید اینجا واقعبینانه سخن بگوییم: اولین کاری که من با گوشی انجام دادم این بود که چند دوری با بازی Asphalt 8 زدم. تیراندازی دارتی و همچنین پیچهای جادهای به خوبی و بدون هیچ مشکل رندر میشدند. وقتی از اتوموبیل پیاده میشدم و برای کشتن زامبیها سری به Dead Trigger 2 هم شرایط چندان تفاوتی نمیداشت. من احتمالا جزء آن دسته اقلیتی هستم که زیاد علاقهای به بازی ندارم اما باید اذعان کنم سرعت اجرایشان در این گوشی خوب است.
اکنون به بحث رقابت این گوشی میپردازیم. احتمالا همانطور که از این تراشه بااستعداد بر میآید شما هم معتقدید Desire Eye با پرچمدارهای بازار تفاوت چندانی ندارد. اما هنوز به راحتی توسط Galaxy Note 4 شکست میخورد، اما نکته شخصیتر اینکه بیان تفاوتهای ایندو کار سادهای نیست. من هنوز پیش خود میگویم ای کاش این گوشی با حافظه داخلی بیشتری عرضه میشد چراکه 5 گیگابایت از 16 گیگابایت حافظه توسط خود اندروید مصرف میشود، اما شکاف دسترسپذیر حافظه این واقعیت را کمتر جلوه میدهد.
باتری Desire Eye 2400 میلیآمپر ساعت است ولی در مقایسه با دستگاه Moto X هیچگاه به اندازهای که باید کار نمیدهد. در آزمون استاندارد باتری ما ( صفحهنمایش در حالت 50 درصد قرار گرفته و گوشی یک فیلم 720P را تکرار میکند) مدیریت دستگاه بعد از ده ساعت و قبل از اینکه به خستگی تسلیم شود متوقف شد. One M8 در این آزمون به لطف باتری نسبتا بزرگتر به اندازه یکساعت دوام بیشتری یافت، اما دست کم Eye میتواند یک روز کامل و گاهی بیشتر کار کند. در روزهای کمکارتر مثل یک تعطیلات آخر هفته آرام، Eye میتواند تا سه روز هم بدون نیاز به توقف در خروجی دیوار و بدون اینکه در حالت Extreme Power Saver باشد دوام بیاورد.
رقابت
بزرگترین برگ برنده Desire Eye - یعنی جفت دوربین دوقلو در دو جهت مختلف- بدان معنی است که در این زمینه رقیبی جدی وجود ندارد. مطمئنا میتوان با این قیمت یک دستگاه Oppo N3 ( 649 دلار) با سنسور تکی و گردنده خرید که در اینصورت شما به دنبال یک گوشی آنلاک از طریق اینترنت بودهاید. این مدل با صفحهنمایش بزرگتر 5.5 اینچ، سنسور 16 مگاپیکسل و ریموت O-Click، در مقایسه با Eye انتخابی بهتر برای عکسبرداری موبایل است. در همین حال اگر در زیباشناسی Desire عمیقتر شوید و به دنبال یک محصول کمهزینهتر باشید، همواره میتوانید به Desire 610 هم بیندیشید. این گوشی کوچکتر صفحهنمایش FWVGA (854 در 480) و یک پردازنده 1.2 گیگاهرتز اسنپدراگون 400 دارد، اما با قیمت 140 دلاری و بدون قرار داد، بد نیست به آن هم نگاهی بیندازید. در طیف دیگر گوشیهای AT&T مدلهای سنگینی مثل LG G3 با صفحهنمایش Quad HD قرار دارند. از نظر مشخصات سختافزاری هم این دستگاه به پای Desire Eye و دیگر پرچمداران میرسد، اما ترکیب صفحهنمایش و دوربین پشتی قدرتمند انتخاب را به خود شما وا میگذارد( به ویژه اینکه این مدل کمی گرانتر از Eye است).
و در اینجا یک گزینه آشکار دیگر هم وجود دارد: گوشی مجلل بازار اچتیسی One M8. هرچند این دستگاه همچون مدل سلف خود برای تغییر بازی ساخته نشده به لطف بدنه فلزی، منحنی و راحتی که دارد گزینهای مطلوب محسوب میشود. بله، البته با خرید این گوشی از خیر سلفی گرفتن میگذرید اما واقعا بگویم همه نمیخواهند عکسهای سلفیشان بکر از آب در بیایند. در حقیقت من به خود اجازه میدهم تا آنجا پیش بروم که انتخاب اچتیسی One M8 با در نظر گرفتن تفاوت ناچیز قیمتی، انتخابی بهتر خواهد بود.
جمعبندی
Desire Eye از بسیاری جهات گرگی در لباس میش است، یعنی قدرت گوشیهای پرچمدار را در یک بسته و طراحی ارزانتر عرضه میکند. مهمتر اینکه، این دستگاه تکاملیافته خط تولیدی از اچتیسی است که برای کسانی که یک روز بدون سلفیگرفتن را تحمل نمیکنند گزینه مناسبی به شمار میرود. اما همین نقطه قوت نقطه ضعف دستگاه هم هست چرا که دوربینهای متوسط آن ناامیده کننده هستند. چنانچه اچتیسی از دوربینهای قویتر و قابلتر استفاده میکرد، ایده Desire Eye بیش از این میدرخشید. با این همه، دستگاه از منظرهای دیگر یک گوشی عالی است، هرچند نتوانسته به حداکثر پتانسیلهایش دسترسی پیدا کند.
مزایا : عملکرد چشمگیر، نمایشگر مطلوب با وزن کم، شاسی پلی کربنات ضدآب
معایب: دوربینهای متوسط، بدنه دستوپاگیر و بزرگ، قیمت بالا با توجه به امکانات
Desire Eye اچتیسی یک بسته عجیبوغریب است: مسلم اینکه آن را برای کاربران متوسط در نظر گرفتهاند، لیکن امکانات آن در حد و اندازههای مدلهای پرچمدار گوشیها است. متاسفانه نکته بد اینکه دغدغه Eye برای عکاسی سلفی، به دلیل دوربینهای کاملا متوسط آن و به علاوه قیمت افزون، دستگاه را تنها کمی به گوشیهای بسیار بهتر نزدیک میکند.
سختافزار
وقتی سخن از طراحی دستگاه به میان میآید همواره به شخصه به پهنبودن دستگاه توجه میکنم و معتقدم Desire Eye از این منظر شخصیت مخصوص به خودش را دارد. این دستگاه شبیه بستنی ساندویچی است. من شیفته طراحیاش هستم.
این زیباییشناسی ساندویچی اولین چیزی است که توجه شما را به Desire Eye جلب میکند؛ محصولی که آن را برای نقد و بررسی برگزیدهایم یک نوار ضخیم قرمز رنگ در امتداد لبههای سفیدبرفیاش دارد. افراد وسواسی ممکن است نظرشان در مورد طراحی این گوشی مختلف باشد، اما من ظاهر آن را میپرستم. دومین نکتهای که توجه شما را به خود جلب میکند اینکه دو دوربین 13 مگاپیکسلی در جلو و عقب دستگاه تعبیه کردهاند که هر یک مجهز به فلش LED است.
مورد سوم اینکه : یک گوشی تا چه حد میتواند دست و پا گیر باشد؟ من دستهای بزرگی ندارم، اما این گوشی هم آنقدر که باید جمعوجور نیست و به رغم باریک بودن با هر بار در دست گرفتنش کمی احساس خجالت به من دست میدهد. در واقع مسئله حتی به ضخیم بودن دستگاه مربوط نیست که قطر 8.5 میلیمتر دارد و حتی به اندازه Moto X هم چاق نیست. همه اینها به یک مسئله در طراحی گوشی برمیگردد: تعداد زیادی از دیگر گوشیها ضخامتی مشابه دارند، اما گوشهها ولبههایشان به خوبی در دستان شما جا میگیرد و به راحتی در کیفتان جا میشوند. نتیجه نهایی این طراحی اینکه در این گوشیها با وجود سبکی قابلیت حمل زیادی وجود دارد. Desire Eye این چنین نیست.
نکته خوب اینکه این گوشی از استواری لازم برخوردار است. اچتیسی بدنه دستگاه را از جنس پلیکربنات ساخته و پوسته آن که یک طرف دستگاه را پوشانده -هرچند به نسبت سبک است- آن را محکمتر میکند. در بخش دیگر، مواد ساخته شده به اندازه کافی صیقلی هست که به راحتی آن را از جیب شلوار جین خود دربیاورید، هرچند ممکن است گاهی دستگاه از دستتان بیفتد چنانکه برای من هم اتفاق افتاد. شاید این اشتباهات در یک گوشی پرچمدار قابل اغماض نباشند، اما خط تولید Desire همواره یک بازار متوسط بوده و میتوان از این موارد تا حدی چشمپوشی کرد. دستگاه از نظر امنیت ساخت مجوز IPX7 دارد و تا عمق یک متر در آب به مدت نیمساعت قبل از وخیم شدن اوضاع دوام میآورد. جالب اینکه، سیمکارت میکرو و حافظه اسدی زیر باتری قرار ندارند و این یکی از مواردی است که در این گوشی خیلی خوب کار میکند. برای بیرون آوردن این موارد نیازی به در آوردن باتری یا دسترسی به این اجزا توسط گیره کاغذی نیست. با عرض پوزش از چپگرایان، قرارگیری این شکافها در این سمت موجب شده تا دکمه تنظیم صدا، دکمه پاور وشاتر در سمت راست قرار بگیرند. ما با این مبارزه چپگرایانه همدردی میکنیم.
صفحهنمایش و صدا
بگذارید با کلمات بازی نکنیم: Desire Eye حقیقتا یک گوشی متوسط است و بسیاری از حرفهایها بلافاصه پس از دیدن اولین حرف کلمه Desire دست از خواندن برمیدارند. با همه اینها، مشاهده صفحهنمایش 1080P IPS دستگاه به شدت برای چشمها راحت است. بزرگ و پر فضا است. تولید رنگ بدون اینکه نادقیق باشد شفاف و واضح بوده و زوایای دید دستگاه حتی برای افراد کناری شما هم گسترده است. نکته مهمتر از همه؟ صفحهنمایش میتواند بنا به درخواست شما به طرزی وحشتناک روشن باشد. صفحهنمایش مطلوب Desire Eye به سادگی میتواند صفحه مدلهای One M8 و پانلهای Super LCD 3 را کنار بزند. تنها ایراد ناچیز اینکه گاه به گاه نوری بسیار کم در لبههای تصویر ظاهر میشود، لیکن این نور فقط در فضاهای کمنور پدید میآید. زیاد نگران این قضیه نباشید.
مطابق معمول اسپیکرهای گوشی به پای صفحهنمایش Eye نمیرسند. در نگاه اول به دلیل تاریک بودن و قرارگیری در لبههای صفحه اصلا متوجه وجود اسپیکر نمیشوید. اسپیکرهای دستگاه ظریف هستند و به خوبی پنهان شدهاند، اما وقتی قرار است سراغ ویدئوهای یوتیوب بروید کارشان را خوب انجام میدهند. با این حال این گفته بدان معنی نیست که اسپیکرهای این گوشی مشابه دستگاههای همرده دیگر هستند: آنها فاقد دلربایی و عمق اسپیکرهای One M8 هستند و صدای این جفت استریو جمعا به پای صدای تک اسپیکر iPhone 6 نمیرسد. با این وجود، میتوان احتمالا به عمق صدای دستگاه پی برد هرچند این صدا به عنوان یک تجربه کلی مطلوب یا به تعبیری پر باس نیست. اما هدفونهایتان را به دستگاه متصل کنید تا متوجه شوید فناوری صوتی اچتیسی یعنی BoomSound یکی از فناوریهای ستودنی برای فایلهای صوتی روزمره است.
نرمافزار
طرفداران اچتیسی- و حتی کسانی که هر از گاهی به این سایت سر میزنند- احتمالا رابط کاربری Sense شرکت اچتیسی را از یک کیلومتری تشخیص دادهاند. ویژگی این رابط این است که از ظرافت خاصی برخوردار بوده و در واقع اندروید را زیباتر کرده است. به هر شکل، Desire Eye اچتیسی با نسخهای Sense شده از اندروید 4.4.4 کیتکت به دست شما میرسد (اچتیسی قبلا اعلام کرده که تمامی گوشیهای اخیرش مجهز به اندروید 5.0 یا همان آب نبات چوبی خواهند شد، از این رو زیاد منتظر نخواهید ماند).
لیست برنامههای Sense شامل حالتی با عنوان Do Not Disturb است که به کاربر امکان میدهد زمانهایی مشخص را برای غیرفعالسازی هشدارها تعیین کند؛ حالت Extreme Power Saving هم زمانی که باتری به درجه خاصی میرسد کلیه عملیات حیاتی دستگاه را متوقف خواهد کرد. BlinkFeed هم هنوز جزء برنامههای پیش فرض است و کارش را به خوبی قبل انجام میدهد. اگر قبلا درباره این برنامه چیزی نشنیدهاید، باید بگوییم BlinkFeed به کاربر امکان سفارشیسازی فیدهای خبری، حذف محتوا از وبسایتها و منابع خبری و واکشی دادههایی مثل تقویم در یک بخش دلخواه را میدهد. و اما بصریترین عنصر تجربه گوشیهای Sense اچتیسی اینکه با لمس سریع انگشت به سمت راست میتوانید بلافاصله به فید خبری دسترسی پیدا کنید. این مورد به ویژه زمانی که وقتی کوتاه برای کشتن دارید به کارتان میآید.
بخشهای دیگر رابط کاربری به چشم آشنا آمده و مثل همیشه محبوب است... همانطور که از AT&T هم برمیآید چشمانتان با یک سری برنامه پیشفرض و میانبر از این شرکت مخابراتی برخورد میکند که به سادگی از طریق بخش تنظیمات قابل حذف یا غیرفعال کردن هستند. نمیخواهید برای حذف برنامهها خودتان را در مسیرهای تودرتو گم کنید؟ از نظر فنی میبایست توسط بخش لانچر برنامهها موارد غیرضروری را از دیدتان مخفی کنید و یا برای حفظ بهتر حافظه 16 گیگابایتی آنها را کاملا از روی سیستم بردارید.
دوربین
دوستان عزیز من، در این دستگاه خبری از پیکسلهای ماورایی نیست. اچتیسی برای دوربینهای Desire Eye سعی بر بهبود و باز اختراع سنسورها نکرده و به جای آن از دو دوربین یکسان 13 مگاپیکسلی استفاده کرده است. شاید پیش خود بگویید دوربینی که اینقدر آشکارا خود را مشتاق به عکاسی میداند می بایست از سنسورهای خاصی استفاده کرده باشد( در این نوع خاص از دو سنسور). افسوس در حالی که دوربینهای دستگاه قطعا در رده دوربینهای بد قرار نمیگیرند، هر کس که به دنبال کارایی واقعا عالی باشد کمی ناامید خواهد شد.
اجازه دهید با شاتر دوربین شروع کنیم. اگر رزولشن را کنار بگذاریم، دوربین مجهز به دیافراگم f/2.0 است که تا حد امکان فوتونهای زیادی را به خود جذب میکند و یک لنز 28 میلیمتر در جلوی سنسور. عکسهای جلویی دوربین درست مثل هر گوشی دیگر در نور آفتاب یا نور مطلوب اتاق به خوبی اشباعشده هستند، اما وقتی کمی نور کمتر شود شرایط به کل فرق خواهند کرد. اتفاق معمولی است.. اینطور نیست؟ اکثر عکسهایی که بیرون از خانه میگیرید کمی تیره هستند و پویایی کمتری در مقایسه با جهان واقعی دارند- و کمی هم طول میکشد تا توسط تنظیمات دوربین به حالت بهینه HDR و ISO دلخواه خود برسید. به نظر میرسد Desire Eye برای فوکوس از یک موضوع به موضوع دیگر به زمان زیادی احتیاج نداشته باشد؛ عمل فوکوس دوباره به طور متوسط چیزی در حدود دو ثانیه طول میکشد. اگر شما به زمان فوکوس زیر یکثانیه در گوشیهای One M8 و LG G3 عادت کرده باشید این موضوع کمی دلسردتان میکند. اما این موضوع در عمل چیزی نیست که زیاد به آن فکر کنید. اگر از این دوربین خطایی سر زده باشد، آن چیزی نیست جز اینکه شما را به وجد نمیآورد؛ این دوربین عالی نیست و در عین حال نمیتوان برچسب بد به آن زد. خیلی وقتها من به این موضوعات توجهی نمیکنم، اما وقتی شرکتی میخواهد با علم کردن دوربین، گوشیاش را به فروش برساند، انتظار من از این چیزی که میبینم بیشتر میشود.
دوربینهای جلو را غالبا با دوربینهای عظیمتر و قویتر پشتی مقایسه میکنند، اما در اینجا چنین مقایسهای بیمعنا است. اما نه کاملا. شایان ذکر اینکه شاتر دوربین جلو برای تطابق با عکسهای سلفی پیکربندی شده است: دیافراگم باریکتر f/2.2 با لنزی با زاویه گستردهتر احاطه شده تا حداکثر تعداد دوستان شما در یک سلفی جا بگیرند. دوربینها قاعدتا باید رفتاری یکسان داشته باشند... اما اینطور نیست. من حتی وقتی ویژگی طنز آمیز Live Makeup را غیرفعال کردم، متوجه مقداری تیرگی یا نوعی عدم شفافیت در دوربین جلوی دستگاه شدم. این عکسها کمی گرمتر از عکسهایی هستند که با دوربین اصلی گرفته میشوند. خوشبختانه فلش dual-tone و LED برای روشنتر شدن لیوان، بدون اینکه شما را درگیر تنظیماتی خاص نماید کاری قابل احترام انجام میدهند.
همه این موارد خوبند ولی درباره نرمافزار چه میتوان گفت؟ اچتیسی برای عکسبرداری شستهورفته تلاشهایی کرده اما برخی از آنها مضحک یا پوچ به نظر میرسند. بهترین این ابزارها اینکه میتوانید چهره فردی را با فرد دیگر تعویض کنید و نتایجی کاملا طبیعی از اینکار بگیرید. چنانچه شما از بابت کیفیت و بی عیب و نقص بودن عکسها نگرانی خاصی ندارید و به دنبال گوشیای هستید که شما را با گرفتن عکس سرگرم میکند، Desire Eye رویتان را زمین نخواهد زد.
عملکرد و عمر باتری
پس تا اینجا Desire Eye تا اندازهای خواستنی به نظر میرسد اما درباره بقیه بسته چه میتوان گفت؟ مغز عملیاتی دستگاه این بار اسنپدراگون 801 با فرکانس 2.3 گیگاهرتز و این دقیقا همان پردازندهای است که در One M8 و گلکسی اس 5 سامسونگ تعبیه کردهاند. این پردازنده را با دو گیگابایت حافظه ترکیب کنید تا یک گوشی متوسطی به دست آید که مثل متوسطها کار نمیکند. احتمالا اچتیسی برای تولید دوربین محتاطانهتر عمل کرده باشد، اما دستکم Desire Eye قدرتی کمنظیر دارد. در طول کاربری یک روزه من، ترکیب سیلیکونی دستگاه با نرمافزاری که تجربهای بیدغدغه با یکدیگر مطابق به نظر میرسیدند. سوئیچ بین برنامهها مانند یک فرد دیوانه؟ مثل آب خوردن. فقط گاهی هنگام سوئیچ بین صفحههای خانگی یک تاخیر ناچیز وجود دارد اما من زود به آن عادت کردم.
بگذارید اینجا واقعبینانه سخن بگوییم: اولین کاری که من با گوشی انجام دادم این بود که چند دوری با بازی Asphalt 8 زدم. تیراندازی دارتی و همچنین پیچهای جادهای به خوبی و بدون هیچ مشکل رندر میشدند. وقتی از اتوموبیل پیاده میشدم و برای کشتن زامبیها سری به Dead Trigger 2 هم شرایط چندان تفاوتی نمیداشت. من احتمالا جزء آن دسته اقلیتی هستم که زیاد علاقهای به بازی ندارم اما باید اذعان کنم سرعت اجرایشان در این گوشی خوب است.
اکنون به بحث رقابت این گوشی میپردازیم. احتمالا همانطور که از این تراشه بااستعداد بر میآید شما هم معتقدید Desire Eye با پرچمدارهای بازار تفاوت چندانی ندارد. اما هنوز به راحتی توسط Galaxy Note 4 شکست میخورد، اما نکته شخصیتر اینکه بیان تفاوتهای ایندو کار سادهای نیست. من هنوز پیش خود میگویم ای کاش این گوشی با حافظه داخلی بیشتری عرضه میشد چراکه 5 گیگابایت از 16 گیگابایت حافظه توسط خود اندروید مصرف میشود، اما شکاف دسترسپذیر حافظه این واقعیت را کمتر جلوه میدهد.
باتری Desire Eye 2400 میلیآمپر ساعت است ولی در مقایسه با دستگاه Moto X هیچگاه به اندازهای که باید کار نمیدهد. در آزمون استاندارد باتری ما ( صفحهنمایش در حالت 50 درصد قرار گرفته و گوشی یک فیلم 720P را تکرار میکند) مدیریت دستگاه بعد از ده ساعت و قبل از اینکه به خستگی تسلیم شود متوقف شد. One M8 در این آزمون به لطف باتری نسبتا بزرگتر به اندازه یکساعت دوام بیشتری یافت، اما دست کم Eye میتواند یک روز کامل و گاهی بیشتر کار کند. در روزهای کمکارتر مثل یک تعطیلات آخر هفته آرام، Eye میتواند تا سه روز هم بدون نیاز به توقف در خروجی دیوار و بدون اینکه در حالت Extreme Power Saver باشد دوام بیاورد.
رقابت
بزرگترین برگ برنده Desire Eye - یعنی جفت دوربین دوقلو در دو جهت مختلف- بدان معنی است که در این زمینه رقیبی جدی وجود ندارد. مطمئنا میتوان با این قیمت یک دستگاه Oppo N3 ( 649 دلار) با سنسور تکی و گردنده خرید که در اینصورت شما به دنبال یک گوشی آنلاک از طریق اینترنت بودهاید. این مدل با صفحهنمایش بزرگتر 5.5 اینچ، سنسور 16 مگاپیکسل و ریموت O-Click، در مقایسه با Eye انتخابی بهتر برای عکسبرداری موبایل است. در همین حال اگر در زیباشناسی Desire عمیقتر شوید و به دنبال یک محصول کمهزینهتر باشید، همواره میتوانید به Desire 610 هم بیندیشید. این گوشی کوچکتر صفحهنمایش FWVGA (854 در 480) و یک پردازنده 1.2 گیگاهرتز اسنپدراگون 400 دارد، اما با قیمت 140 دلاری و بدون قرار داد، بد نیست به آن هم نگاهی بیندازید. در طیف دیگر گوشیهای AT&T مدلهای سنگینی مثل LG G3 با صفحهنمایش Quad HD قرار دارند. از نظر مشخصات سختافزاری هم این دستگاه به پای Desire Eye و دیگر پرچمداران میرسد، اما ترکیب صفحهنمایش و دوربین پشتی قدرتمند انتخاب را به خود شما وا میگذارد( به ویژه اینکه این مدل کمی گرانتر از Eye است).
و در اینجا یک گزینه آشکار دیگر هم وجود دارد: گوشی مجلل بازار اچتیسی One M8. هرچند این دستگاه همچون مدل سلف خود برای تغییر بازی ساخته نشده به لطف بدنه فلزی، منحنی و راحتی که دارد گزینهای مطلوب محسوب میشود. بله، البته با خرید این گوشی از خیر سلفی گرفتن میگذرید اما واقعا بگویم همه نمیخواهند عکسهای سلفیشان بکر از آب در بیایند. در حقیقت من به خود اجازه میدهم تا آنجا پیش بروم که انتخاب اچتیسی One M8 با در نظر گرفتن تفاوت ناچیز قیمتی، انتخابی بهتر خواهد بود.
جمعبندی
Desire Eye از بسیاری جهات گرگی در لباس میش است، یعنی قدرت گوشیهای پرچمدار را در یک بسته و طراحی ارزانتر عرضه میکند. مهمتر اینکه، این دستگاه تکاملیافته خط تولیدی از اچتیسی است که برای کسانی که یک روز بدون سلفیگرفتن را تحمل نمیکنند گزینه مناسبی به شمار میرود. اما همین نقطه قوت نقطه ضعف دستگاه هم هست چرا که دوربینهای متوسط آن ناامیده کننده هستند. چنانچه اچتیسی از دوربینهای قویتر و قابلتر استفاده میکرد، ایده Desire Eye بیش از این میدرخشید. با این همه، دستگاه از منظرهای دیگر یک گوشی عالی است، هرچند نتوانسته به حداکثر پتانسیلهایش دسترسی پیدا کند.